چطور یک دعوی حقوقی منجر به آتش سوزی و قتل طفل معصوم شد
منتظر نشسته بودم تا منشی دادگاه وقت رسیدگی ۹صبح را اعلام کند که آقای خوش قد و بالایی آمد سراغم و گفت:شما وکیل هستید؟...کارت ویزیتم را گرفت و گفت خدمت میرسم.با فراخوان منشی دادگاه وارد جلسه شدم،هنوز روی صندلی جاگیر نشده بودم که همان شخص با نیشخندی معنادار وارد اتاق دادگاه شد و همزمان با نشستن روی صندلی کناری ام گفت:کارت ویزیتت و گرفتم تا بیام سراغت!
با ایماء و اشاره بی اهمیت بودن موضوع را به وی منتقل کردم.
رئیس جلسه با تکان دادن دستانش قضیه را جویا شد که گفتم:بیرون از جلسه کارت ویزیت خواستند و الان متوجه شدم که طرف دعوی موکلم هستند و میگن، کارت ویزیت را گرفتم تا آدرست و داشته باشم بیام سراغت...قاضی رو به طرف کرد و گفت: می خوای بری دفترشون برای صلح و سازش یا تهدید؟
قاضی جمله ی آخر را با لبخند معناداری بیان کرد و وارد رسیدگی شدند.
موضوع پرونده اعلام بطلان معامله ی دستگاه مکانیکی بود که با اوصاف معین مورد معامله قرار گرفته بود*و پس از تحویل دستگاه، مشخص شده بود هیچ یک از اوصاف مذکور را نداشته و موکل طبق مفاد قرارداد در صدد پس گرفتن ثمن معامله و خسارات ناشی از حیف و میل شدن مواداولیهای بود که به جهت عیوب دستگاه هدر رفته بود.
جلسه با صدور قرار ارجاع امر به کارشناس خبره تمام شد.*
پس از جلسه هرجا میرفتم طرف دنبالم میآمد و مدام لُغز می خواند که فلان و بهمان می کند و مدام تهدید می کرد، که یکی دو تن از بچه های انتظامات دادگاه متوجه شدند،طوری که طرف متوجه عواقب تهدید، آن هم در محیط دادگاه شود به وی تذکر دادند، هر کاری مسیر قانونی خودش را دارد و اگر مدعی حق و حقوقی است می تواند از راه درستش اقدام کند و حق ندارد در محیط دادگاه اقدام به تهدید یا توهین کند.
تهدیدات طرف تمامی نداشت و چندین نوبت حوالی دفترم آفتابی شد و هر مرتبه تهدید میکرد که بلایی سر تو و آن مهندس (موکل)بیارم که از کرده اتون پشیمون بشید!!
بالاخره روز اجرای قرار کارشناسی ابلاغ شد و بنا به روحیات طرف دعوی به مهندس توصیه کردم زمان اجرای قرار با وی وارد بحث و مجادله نشود ...
چند روز مانده به اجرای قرار کارشناسی حدود ساعت پنج صبح با صدای تلفن از خواب پریدم،افسر نگهبان کلانتری محل بود و گفت کارگاه مهندس آتش گرفته،بلافاصله راهی کارگاه شدم و بین راه به مهندس زنگ زدم و قضیه ی آتش سوزی را برایش شرح دادم .
ضلع جنوبی کارگاه آتش گرفته بود و تا رسیدن من و مهندس،ماموران آتش نشانی ،آتش را خاموش کرده،سرگرم جمع کردن وسایلشون بودند.
بدون معطلی شروع کردم به توضیح راجع به حضور نگهبان و زن و بچه اش در محل آتش سوزی ، که نگهبان و همسرش جلوی کارگاه از تاکسی پیاده شدند.
رد نگاه زن وشوهر که به ضلع جنوبی کارگاه گره خورد جیغ و شیون زنِ نگهبان بلند شد.
نگهبان همانطور با بغض و گریه تعریف می کرد که بیرون از شهر، مراسم عروسی بوده و مدیر تالارِ عروسی که صاحبکار برادرم هست، کارگر لازم داشت، به من زنگ زد تا با خانمم بریم ،بچه که خوابید، گفتیم ،قبل از بیدار شدنش، کارِ تالار تمام شده و برگشتهایم...
با بررسی دوربین های کارگاه مشخص شد که شخصی به هیبت فروشنده دستگاه با در دست داشتن ظرف۴لیتری وارد کارگاه می شود و...
یک پرونده ی ساده ی مطالبه خسارت تبدیل شد به پرونده تحریق و قتل طفل معصوم.*
به وکالت از نگهبان و همسرش شکواییه ای تنظیم و پیگیر موضوع شدم.حواشی آتش سوزی کارگاه به حدی بود که کل پرونده ی حقوقی را تحت تاثیر قراردهد.
حکم جلب طرف به اتهام تحریق،قتل و...صادر شد.
پلیس آگاهی با لکهزنی خط تماس تلفن همراه،محل اختفای فروشنده دستگاه را شناسایی کرد و طرف دستبند به دست تحویل مرجع قضایی شد.
چند نکته
بنا به ماده۳۵۳قانون مدنی چنانچه مالی با اوصاف معین فروخته شود اما فاقد آن اوصاف باشد، خریدار میتواند معامله را باطل کند.(ماده ۳۴۵تا ۳۵۹ قانونمدنی راجع به خصوصیات مبیع انشاء شده)
بنا به قاعدهی لاضرر و تسبیب و قانون مسئولیت مدنی چنانچه اقدام و رفتار شخصی موجب خسارت به دیگری شود،آن شخص مکلف به جبران خسارت است.
(ماده ۲۲۶ تا ۲۳۰ قانون مدنی راجع به خسارات قراردادی انشاء شده)
تامین هزینهی کارشناس و وسیله رفت وبرگشت کارشناس بر عهدهی خواهان دعوی و کسی است که تقاضای کارشناسی کرده.
بعضا ممکن است بدون تقاضای طرفین دعوی،قاضی اقدام به تعیین کارشناس کند که راجع به هزینه کارشناسی و شیوهی تامین آن ماده۱۲۸به بعد آیین دادرسی کیفری و ماده۲۵۷تا۲۶۹آیین دادرسی مدنی تعیین تکلیف کرده.
در ماده۶۷۵ قانون مجازات اسلامی راجع به تحریق(آتش زدن)مجازات حبس انشاء شده
و در فصل مربوط به قصاص ماده ۲۸۹قانون مجازات تا ماده۳۰۰ اقسام قتل و رفتارهای منجر به مرگ انسان تشریح شده.
اما حسب چندین سال تجربه و رویت پروندههای متنوع نکتهی قابل توجه و اهمیت آن است که غالب دعاوی کیفری،خاصه در بحث جنایات مانند ضرب وجرح عمدی منجر به نقص عضو،قتل و یا یک شکستی و جراحت ساده و...ناشی از عصبانیت و تصمیمی آنی است که فاعل چنین رفتاری هیچ تصوری از عواقب اقدامات خویش ندارد و به تصور خلاصی از یک مسئولیت حقوقی یا اخلاقی و...گرفتار مسئله و چالشی جبران ناپذیر میشود.
نقش و تاثیر مسائل روانی و به اصطلاح درگیری و گرفتاریهای روزمره در وقوع جنایات و دعواهای خیابانی به حدی است که دانش جرمشناسی و سایر علوم مرتبط با تئوری های ارائه شده در این دانش، تاکید مکرر دارد بر ضرورت تحلیل و بررسی وضعیت روحی_روانی فاعل رفتار مجرمانه و تاثیر چنین وضعیتی در وقوع بزه.
بعضا برخی مسائل و موضوعات ساده و پیشپا افتاده منجر به وقوع حوادثی میشود که به ذهن هیچ انسانی خطور نمیکند،لذا آنچه از سوی کارشناسان چنین دانشی توصیه میشود سعی و تلاش در کنترل خشم و پیشگیری از اتخاذ تصمیمات آنی .
صد البته تامین چنین شرایطی و رصد کردن وضعیت روحی روانی جامعه تکلیف حاکمیت بوده لازم است متصدیان امر به این مهم توجه ویژه کنند.
هزینه و زحمت سوق دادن جامعه به سمت آرامش و پرهیز از خشونت به مراتب کمتر از تبعات حاصل از رفتارهای خشن در بدنهی جامعه است.
وکیل دادگستری-شیراز
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: چطور یک دعوی حقوقی منجر به آتش سوزی و قتل طفل معصوم شد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران