طبیعت معلّق: نمایشگاه ستاره افضلی در گالری اُ

ستاره افضلی (متولد سال ۱۳۶۶، نائین) هنرمند تجسمی، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. آثار او تاکنون در چندین نمایشگاه گروهی به‌نمایش درآمده‌اند. طبیعت معلق نام اولین نمایشگاه انفرادی این هنرمند است که در گالری اُ برگزار شد. این نمایش شامل چیدمانی از حجم‌ها و طراحی‌های این هنرمند بود.

تجسّم درد

ستاره افضلی در مجموعه‌ی اخیر خود وقت زیادی را صرف پرداختن به جزئیات کرده است. در طراحی‌ها، شاهد فرم‌های گاه عظیم‌الجثه‌ای (۱۵۰ در ۲۰۰ سانتی‌متر) هستیم که از انبوه رشته‌های ظریفِ درهم‌تنیده تشکیل شده‌اند؛ حجم‌های مدور و خم‌خورده نیز به‌دقت ساخته، سابیده و نقاشی شده‌اند. می‌بینیم که هنرمند فرآیند ساختن را به شیوه‌ای طاقت‌فرسا اجرا می‌کند. او برای تجسّم درد، خود به درد آغشته می‌شود. حرکت نرم و آهسته‌ی نوک تیز مداد بر سطوح بزرگ مقوایی تمرین صبوری و استقاومت است، تمرین مواجهه با درد برای خلاصی یافتن از آن. انتخاب کارماده توسط هنرمند اینجا معنادار و حائز اهمیت بسیار است.

https://www.instagram.com/p/CygcdkHNuBO/?hl=en

تصاویری که می‌توانستند با حرکت سریع ابزاری بزرگتر همچون زغال یا قلم‌موی درشت ترسیم ‌شوند، در طول زمانی کشدار با مداد مشکی جان می‌گیرند. بدین ترتیب، هنرمند زمان آن را دارد که با این فرم‌های ارگانیک زندگی کند، بر چرخش و پیچ‌وتاب آنها تسلط بیابد، و بر دردی که حالا به کمک اراده‌ی هنرمند مرئی و ملموس شده است فایق بیاید.

https://www.instagram.com/reel/CybaUwAthTB/?hl=en

این رشته‌های ظریف، گاه با رنگ به‌نازکی تار مو بر حجم‌های سرخ‌رنگ ظاهر می‌شوند و یا با خطرپذیری بیشتر ظهور سه‌بعدی پیدا می‌کنند، به‌گونه‌ای که هر لحظه‌ی مواجهه با اثر به بیم از هم گسیختن آنها آغشته می‌شود. هرچند که در اثری با نام «تردید»، هنرمند کوشیده است با تأکید بر لحظه‌ی پارگی ریسمان، به مفهوم شکنندگی نزدیک شود، اما به دلیل سبکی و ظرافت اثرگذاری مداد بر سطح، و نیز نرمی حرکت پیچ‌درپیچ ریسمان‌ها لابه‌لای یکدیگر، طراحی‌ها بیشتر مؤید استمرار و مقاومت‌اند.

Ad placeholder

طبیعت زنانه

شباهت فرم حجم‌ها با رحم و مهبل، و نیز شباهت رنگی آنها با بافت داخلی بدن، خوانش فمینیستی از این آثار و مشخصاَ زنانه قلمداد کردن دردی که در آثار ستاره افضلی جسمیت یافته است را تصدیق می‌کند. هنرمند برخی از این حجم‌ها را به‌شکل قاب‌شده و برخی دیگر را مستقیماَ بر دیوار گالری نصب کرده است. چرخش فضا در طبقه‌ی دوم گالری اُ و گذر از  میان دالان‌هایی با ورودی‌های طاقی‌شکل بر تجربه‌ی مواجهه با آثار نصب‌شده بر دیوار (جز یکی از حجم‌ها که بر سکویی روی زمین قرار گرفته) تأثیر مثبتی گذاشته است، حرکتی که با فرم بدن زنانه، اندام داخلی و نیز حرکت در طبیعت متناسب است.

https://www.instagram.com/reel/CyRGHX5NWCs/?hl=en

حجم‌های سرخ‌رنگ همچون قلبی تپنده یا ارگان زنده و زایایی از بدن زنانه درمیان «طبیعت معلق» و بی‌رنگ طراحی‌ها به زندگی ادامه می‌دهند. زخم‌ها هرچند باز و آسیب‌پذیرند اما می‌دانیم که با ادامه‌ی حیات سلول‌ها و از پی تکثر آنها، بسته می‌شوند و ترمیم می‌یابند.

https://www.instagram.com/p/CyDVVMnte9Q/?hl=en

اگر در طراحی‌ها، همانطور که از نام نمایشگاه پیداست، عموماً با لحظه‌ای به‌تعلیق درآمده مواجه‌ایم که یادآور انبوه شاخه‌ها، ساقه‌ها و ریشه‌ها در طبیعت است، در حجم‌ها، با لحظاتی تنش‌مند روبه‌رو می‌شویم: حفره‌هایی که مترصد زاییدن‌اند، زایش درد یا زایشی همراه با درد؟ حفره تازه گشود شده، یا در شرف جمع شدن و بسته شدن است؟ بی‌جوابی این پرسش‌ها، از جنس بی‌جوابی و عدم قطعیت پرسش‌هایی در باب خود زندگی است. به‌همین دلیل بازنمایی درد در حجم‌ها به‌ شکل چندلایه‌تر و تأثیرگذارتری صورت گرفته است. حجم‌هایی که بدون هرگونه قاب و چارچوب بر دیوار قرار گرفته‌اند، به‌ شکل نابه‌هنگام و غافلگیرانه‌ای رسمیت دیوار گالری را به چالش می‌کشند؛ آنها با عریانی و بی‌پردگی خویش، حس ناخوشایند اضطراب را به مخاطب منتقل می‌کنند.

https://www.instagram.com/p/CzUAHRMt_AN/?hl=en

این جادوی عجیب و ناشناخته‌ی سرخ‌رنگ تداعی‌کننده‌ی کهکشان و اجرام آسمانی نیز هست. به این ترتیب، دوتایی زمین و آسمان را نیز می‌توان در این مجموعه و در رابطه‌ی میان طراحی‌ها و حجم‌ها یافت.  

https://www.instagram.com/p/Cx0wqhFtjxp/?hl=en

استفاده از کارماده‌های دردسترس و ارزان‌قیمت و انتخاب شیوه‌‌ی اجرای پرمشقت، درمقابل اجراهای سریع‌تر و پرزرق‌وبرق‌تر، انتخاب بسیاری از هنرمندان زن و یا هنرمندان متعلق به طبقه‌ی متوسط است. در چنین مواردی، پیوند میان اثر هنری با زیست هنرمند و بستری که از آن برخاسته با وضوح بیشتری قابل‌ردیابی است. انتخاب مداد سیاه (اتود)، رزین اپوکسی و … به‌عنوان کارماده از جانب ستاره افضلی، فارغ از آنکه از سر ضرورت باشد یا خیر، انتخاب هوشمندانه‌ای‌ است. چرا که دمِ دستی بودن کارماده‌ی مداد در کنار کیفیت بصری ایجاد شده به‌کمک رزین و اپوکسی حس نزدیکی و ملموس بودن درد را به‌راحتی به مخاطب انتقال می‌دهد. انتزاع فرم‌های ارگانیک با کم‌گویی و سکوت‌ به جان رسوخ می‌کند. رگ‌وپی‌های ملتهب بیش از هر چیز نماینده‌ی زنده بودن‌اند، یعنی همان وضعیتی که لاجرم آبستن درد می‌شود و هنرمند با موجودیت فیزیکی بخشیدن به آن، تلاش می‌کند تا آن را قابل‌درک و قابل‌هضم سازد.

Ad placeholder

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: طبیعت معلّق: نمایشگاه ستاره افضلی در گالری اُ