واکنش فوری و چندجانبهٔ پاکستان به حمله موشکی ایران چه پیامی دارد؟

در پاسخ به موشک‌پرانی سپاه پاسداران به سه کشور عراق (اقلیم کردستان)، سوریه (ادلب) و پاکستان، واکنش این سه کشور به این حمله‌ها متفاوت بوده است.

سوریه مطلقاً سکوت اختیار کرده چراکه مناطق تحت تصرف شبه‌نظامیان مخالف رژیم بشار اسد هدف قرار گرفته است. عراق به‌شدت این حمله را محکوم کرده و گفته که شکایت رسمی به سازمان ملل خواهد برد. اما پاکستان در کمتر از ۲۴ ساعت پنج اقدام فوری به عمل آورده و لازم ندیده که شکایت به سازمان ملل ببرد.

اقدامات پاکستان عبارت است از:

  • یکم: فراخواندن سفیر خود از تهران به نشان اعتراض به جمهوری اسلامی.
  • دوم: مخالفت با بازگشت سفیر ایران به اسلام‌آباد به همان دلیل.
  • سوم: لغو کلیهٔ دیدارهای خرد و کلان مقامات ایران و پاکستان تا اطلاع ثانوی.
  • چهارم: گرفتن انگشت اتهام به سوی جمهوری اسلامی در قتل یک رهبر مذهبی به نام مسعود الرحمان عثمانی، از رهبران جریان موسوم به «سپاه صحابه» که در ۱۵ دی در پاکستان کشته شد.
  • پنجم: حملهٔ موشکی به شهر سراوان در خاک ایران که طی آن ۹ تن از جمله چهار زن و سه کودک کشته شدند.

به این ترتیب، پاکستان پاسخ موشک‌پرانی سپاه پاسداران را با واکنش دیپلماتیک (ممانعت از دو سفیر و لغو همهٔ دیدارها)، واکنش رسانه‌ای (اتهام قتل یک روحانی سنی) و واکنش نظامی (حملهٔ موشکی) داده است.

این واکنش فوری و چندجانبه از سوی پاکستان در حالی است که اولاً هر دو کشور عنوان «جمهوری اسلامی» را بر خود دارند. ثانیاً پاکستان حافظ منافع ایران نزد دولت امریکاست (و پیشتر نیز حافظ منافع ایران نزد مصر بود) و از همه مهم‌تر، عبدالقدیر خان، پدر هسته‌ای این کشور، کسی است دانش هسته‌ای را تا اندازهٔ زیادی به ایران منتقل کرده بوده است.

افزون بر این سه نکته، در تاریخ ۷۷ سالهٔ رابطهٔ تهران و اسلام‌آباد هرگز چنین تقابلی رخ نداده بود. ضمن این‌که از زمان نقض تمامیت ارضی ایران توسط عراق که منتهی به جنگ هشت‌ساله شد، این نخستین مورد از نقض تمامیت ارضی ایران محسوب می‌شود.

بیشتر در این باره:

جمهوری اسلامی در مسیر تبدیل شدن به «تهدید امنیت منطقه‌ای»

چرا موشک‌پرانی؟

نظر به روابط کم‌تنش ایران و پاکستان، چرا سپاه پاسداران اقدام به موشک‌پرانی برای اولین بار به خاک پاکستان کرد و چرا پاسخ اسلام‌آباد فوری و قاطع و چندبعدی بود؟

بهانهٔ حملهٔ موشکی سپاه ضربه به گروه «جیش‌العدل» عنوان شد. جیش‌العدل یک گروه شبه‌نظامی مسلح از اتباع اهل سنت ایران در استان سیستان و بلوچستان است که خود را مدافع اهل سنت ایران می‌داند. این گروه تا کنون چندین بار در مرز مشترک با پاکستان مبادرت به ناامن‌سازی پاسگاه‌های مرزی ایران کرده است.

ازجمله در آبان ۱۳۹۲، با حمله به پاسگاه مرزی سراوان ۱۴ نیروی مرزبانی ایران را کشته و ۷ نفر را مجروح کرده بود. این گروه عملیات خود را از درون خاک پاکستان هدایت می‌کند، اما به نظر نمی‌رسد که حملهٔ موشکی سپاه حتی اندک ضربه‌ای به توان جیش‌العدل زده باشد. از این مهم‌تر، پرسش این است که اساساً چرا سپاه پاسداران باید در یک روز سه نقطهٔ متفاوت را در سه کشور مورد حمله قرار دهد؟

شاید بهترین پاسخ را فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق، داده باشد. او ضمن آن‌که اقدام سپاه پاسداران را «تجاوز و نقض قوانین بین‌المللی» خواند، با به کار بستن زبان طعنه‌آمیزی گفت که سپاه پاسداران ایران «یا نمی‌خواهد و یا نمی‌تواند به اسرائيل حمله کند و به همین دلیل در جستجوی قربانی در اطراف خود هستند و برای همین به اربیل حمله کردند».

به نظر می‌رسد ارزیابی وزیر خارجه عراق ارزیابی درستی باشد چرا که در هفته‌های اخیر اسرائیل دست‌کم سه عملیات حذف فیزکی موفق به انجام رسانده بود: نخست کشتن رضی موسوی، از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه در سوریه؛ دوم کشتن صالح العاروری، معاون ارشد اسماعیل هنیه رهبر حماس؛ و سوم کشتن وسام حسن الطویل، از فرماندهان ارشد و میدانی حزب‌الله لبنان.

برخلاف عملیات موشکی سپاه که از غیرنظامیان قربانی گرفت، در تمام این عملیات‌های اسرائیل، جز افراد یادشده، هیچ غیرنظامی بیگناهی کشته نشده بود.

افزون بر این سه مورد، آمریکا نیز در روزهای اخیر مواضع حوثی‌های مورد حمایت تهران را هدف حمله قرار داده بود.

با احتساب این فشارها بر جمهوری اسلامی، شاید بتوان گفت سپاه پاسداران درصدد بود تا با حملهٔ موشکی محدود به سه کشور نشان دهد که در همهٔ مرزهایش می‌تواند از توان موشکی خود استفاده کند.

با این حال واکنش فوری و چندبعدی پاکستان به شرحی که گفته شد، ارزش عملیاتی موشک‌پراکنی سپاه را تقلیل داده است. از یک سو، قدرت جیش‌العدل تضعیف نشده و از سوی دیگر روابط حسن همجواری ایران و پاکستان برای اولین بار در تاریخ ۷۷ ساله مخدوش شده است.

بیشتر در این باره:

نقش فعالیت گروه «جیش‌العدل» در افزایش تنش بین ایران و پاکستان

ترمیم این تیرگی روابط زمان و درایت نیاز دارد. نباید از یاد برد که سه سال پیش، پاکستان در کنار ترکیه و جمهوری آذربایجان در مانور نظامی مشترک «سه برادر» در مرزهای بالای رودخانهٔ ارس در خاک آذربایجان شرکت کرده بود که به‌شدت موجبات ناخرسندی تهران را به همراه داشت.

وضعیت کنونی تیرگی در روابط تهران و اسلام‌آباد در حالی رخ داده که دو روز گذشته ناوگروه نیروی دریایی پاکستان با نیروی دریایی ارتش ایران مبادرت به رزمایش مشترک دریایی در تنگه هرمز کرده بودند.

با در نظر گرفتن همهٔ جوانب به نظر نمی‌رسد که تیرگی حاصل‌آمده از موشک‌پرانی دو طرف به بیش از آن‌چه رخ داده افزایش یابد. روشن است که دو طرف تلاش در کنترل اوضاع دارند، اما در این میان، اسلام‌آباد، به‌عنوان یک کشور هسته‌ای، به سپاه درس آموخته تا دیگر بار چنین اقدامی نکند.

از نگاه نظامیان پاکستان، اگر این کشور مبادرت به واکنش متناسب نمی‌کرد، پیام نادرستی به هند ارسال می‌شد که تا کنون در چهار جنگ با پاکستان دست برتر را داشته است.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.

منبع خبر: رادیو فردا

اخبار مرتبط: واکنش فوری و چندجانبهٔ پاکستان به حمله موشکی ایران چه پیامی دارد؟