بلوچستان و چالش‌های سیاست اتصال چین به پاکستان

بلوچستان و چالش‌های سیاست اتصال چین به پاکستان
رادیو زمانه

بلوچستان، بزرگ‌ترین استان پاکستان است و پس از سرمایه‌گذاری‌های چین در «کریدور اقتصادی چین و پاکستان»، پروژه‌ای با تخمین بین ۴۵ تا ۶۰ میلیارد دلار هزینه ساخت، بیش از پیش اهمیتی ژئوپولتیک یافته است. پاکستان و چین ازجمله می‌خواهند با «ثبات از طریق توسعه» وضعیت امنیت منطقه بلوچستان، و وضعیت اقتصادی خودشان را در رابطه با کریدورهای اتصال و ارتباط بهتر کنند.

اما این برنامه با چالش‌های ژئوپلیتیکی‌ای روبه‌رو شده که در این مقاله آنها را بر می‌شمریم؛ چالش‌هایی که ازجمله بازیگران آن گروه‌های شبه‌نظامی بلوچ فعال در مرز ایران و پاکستان، خود دو کشور ایران و پاکستان، هند، چین و ایالات متحده آمریکا هستند. در این میان، دو کشور هند و چین به ترتیب در دو بندر دو کشور ایران و پاکستان سرمایه‌گذاری کرده‌اند: بندر چابهار و بندر گوادر بافاصله آبی کمتر از ۲۰۰ کیلومتر.

«پاکستان بر مناطق مرزی خود کنترل ندارد»

این لفاظی سیاسی که «پاکستان کنترلی بر مناطق مرزی خود ندارد،» مدام از سوی نهادهای سیاسی و نظامی کشورهای همسایه از جمله ایران و هند بیان می‌شود. وضعیت ایالت وزیرستان در مرز افغانستان و کشمیر در مرز هند به عنوان مسائل حل‌نشده در سیاست منطقه‌ای پاکستان همیشه مطرح بوده‌اند و از سال ۲۰۱۵ وضعیت بلوچستان پاکستان به‌خاطر آغاز ساخت «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» در معادلات منطقه‌ای مهم‌تر شده است.

نیروهای شبه‌نظامی بلوچ و به طور خاص سه گروه «جیش‌العدل»، «جبهه آزادی‌بخش بلوچستان» و «ارتش آزادی‌بخش پاکستان» هم برای تهران جریان معارض فرض می‌شوند و هم برای اسلام‌آباد. با اینکه جیش العدل در خاک ایران فعالیت می‌کند و آن دو گروه دیگر در خاک پاکستان، دیدارهای دوجانبه کشور پاکستان و ایران معمولا به موضوع کنترل مرزها می‌انجامد. موضوع «موضوع مبارزه با تروریسم» از جمله در دیدار ۲۷ دی ۱۴۰۲، وزیر خارجه ایران، حسین امیرعبداللهیان با انوار الحق نخست وزیر دولت موقت پاکستان در حاشیه اجلاس داووس و درست قبل از حمله ایران به خاک پاکستان هم مطرح شد.

در حملات نظامی ایران و پاکستان به خاک هم، ایران مدعی شد که جیش العدل را در داخل خاک پاکستان هدف قرار داده است. پاکستان در مقابل گفت که مقر دو گروه ارتش آزادی‌بخش بلوچستان و جبهه آزادی‌بخش بلوچستان را در داخل خاک ایران هدف قرار داده است.

موضوع کنترل داشتن بر مرزها از این رو در ژانویه ۲۰۲۴ و پس از حملات ایران و پاکستان به هم، باز هم مطرح شد. از جمله در مستندی که خبرگزاری فارس، وابسته به حکومت جمهوری اسلامی منتشر کرد آمد که پاکستان بر این مناطق مرزی کنترل ندارد. فارس در این مستند تصاویر هوایی از ساختمان‌هایی را نشان داد و گفت این سازه‌ها مقر جیش العدل در منطقه «کوه سبز» پاکستان است.

نورنیوز، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران هم هدف حمله ایران را محلی در کوه سبز در استان بلوچستان پاکستان اعلام کرد و نوشت که «اسلام‌آباد کنترل کاملی بر این منطقه ندارد»:

منطقه کوه سبز… که در عملیات پهپادی و موشکی ایران در پاکستان هدف قرار گرفت، در ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده و اسلام‌آباد کنترل کاملی بر آن ندارد. لذا تروریست‌ها از این خلاء برای ایجاد پایگاه‌های آموزشی، تدارکاتی و ساخت تجهیزات تروریستی استفاده می‌کنند.

بعد از حمله پاکستان به اطراف سراوان به بهانه حمله به گروه‌های معارض بلوچ که از خاک ایران برای اهداف خود استفاده می‌کنند، دولت تهران در تناقض ویژه‌ای قرار گرفت. چون به صورت دوفاکتو [عملاً] باید اعتراف کند که دولت مرکزی ایران نیز کنترل ویژه‌ای بر مرزهای شرقی خود در بلوچستان ندارد؛ اعترافی که برای روایت رسمی جمهوری اسلامی هزینه زیادی ایجاد می‌کند.

Ad placeholder

نگاه کلان به وضعیت دو بندر چابهار و گوادر

در حال حاضر جغرافیایی که بلوچستان ایران و پاکستان در آن قرار گرفته‌اند در معادلات فرامنطقه‌ای دارای نقش مهمی شده‌اند. رقابت چین و آمریکا، پاکستان و هند، ایران و کشورهای خلیج فارس، این دو منطقه را چه از نظر بنادر دریایی چه از نظر راه‌ها و مسیرهای زمینی تبدیل به مکعب روبیک ژئوپلتیک جهانی برای همه این بازیگران کرده است.

در جنوب ایران و پاکستان فاصله دو بندر گوادر و چابهار را دو دایره و خط نشان می‌دهند. عکس از گوگل مپ.

موضوع از جمله مربوط به دو بندر است: بندر چابهار در خاک ایران و بندر گوادر در خاک پاکستان. یا به شکل کلان‌تر آن، «کریدور اقتصادی چین-پاکستان» با محوریت بندر گوادر (که غرب چین را به جنوب پاکستان وصل می‌کند) و «کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب هند» با مرکزیت بندر چابهار در ایران. در چابهار هند سرمایه‌گذاری کرده است و در گوادر چین.

همان‌گونه که کاشف حسن خان و علی امیدی در مقاله‌ای در مورد سرمایه‌گذاری‌های متقابل چین و هند بر این دو بندر می‌نویسند، پکن و دهلی نو تنها بازیگران مربوط به وضعیت کلان این بنادر نیستند. سرمایه‌گذاری چین در بندر گوادر و هند در بندر چابهار را می‌توان در چارچوب رقابت ژئوپلیتیکی چین و هند در جنوب آسیا و دسترسی به اوراسیا تحلیل کرد.

با این حال، موضوع مربوط به رقابت چین با آمریکا هم هست. چین، هند را یکی از متحدان واشنگتن ‌دی‌سی در رقابت‌های اقتصادی جهانی می‌داند. از این رو، هم پکن و هم هند به طور هم‌زمان قصد دارند هم باهم شراکت کنند و هم یکدیگر را در حوزه ژئواستراتژیک اقیانوس هند مهار کنند. (نگاه کنید به اینجا). موضوع درست است که مربوط به اتصال چین به گوادر و هند به بندر چابهار و از آن طریق به افغانستان است اما استراتژی اتصال تنها موضوع نیست. منافع استراتژیک هردو کشور در حوزه اوراسیا هم چابهار، گوادر و تنگه مالاکا را در رقابت‌های جهانی مهم کرده است.

برای ایران تاکید بر همکاری با هند در توسعه چابهار شامل تعلیق تحریم‌های آمریکا علیه ایران شده است. امنیت و ثبات این منطقه ربط دارد به جایابی آینده ایران در معادلات اقتصادی جهانی و نقشی که کریدورهای فعلی و جدید اقتصادی در این جایابی ایفا می‌کنند. نیاز ایران به چابهار و سواحل مکران از جمله برای ایجاد آلترناتیوی برای تنگه هرمز و خلیج فارس در کانال‌های تجاری و مبادلاتی است.

نیاز هند به بندر چابهار در خاک ایران، برای دسترسی به آسیای میانه و افغانستان و دور زدن دریای سرخ و کانال سوئز برای دسترسی به اروپا و روسیه است. نیاز چین به بندر گوادر برای تضمین جریان صادرات و واردات خود در صورت زیر فشار رفتن تنگه مالاکا توسط آمریکا و کواد متحد آمریکا در محور ترانس پسفیک است.

نیاز پاکستان به بندر گوادر فرار از بن‌بست جغرافیایی‌ای است که با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان ایجاد شده و بحران مرزی با هند هم به آن افزوده و راه حل کوتاه‌مدتی هم ندارد.

نیاز آمریکا به بازیگری و تاثیر داشتن در این منطقه چه در ادامه سیاست حمایت از هند در بستر کواد علیه چین، چه نگه داشتن رابطه با پاکستان برای جلوگیری از نفوذ بیشتر چین در پاکستان چه برای کنترل مسیر‌های مبادلاتی روسیه و آسیای میانه از مسیر شمال جنوب ایران همه موید این مکعب روبیک با رقابت‌ها و شراکت‌های هم‌زمان است.

کریدور اقتصادی چین و پاکستان

بلوچستان از نظر منابع ثروتمندترین استان پاکستان و از نظر جمعیتی از فقیرترین استان‌های پاکستان است. اکنون زمین‌های آن از جمله محل گذر پروژه چند میلیارد دلاری به نام کریدور اقتصادی چین و پاکستان است که موضوع امنیت منطقه‌ای را برای اسلام‌آباد و پیمانکاران چینی مهم کرده است.

کریدور اقتصادی چین و پاکستان از مرز این دو کشور در شمال شرقی به بندر گوادر در جنوب غربی پاکستان می‌رسد.

این پروژه دوجانبه برای بهبود زیرساخت‌های جاده، خط آهن و کشتیرانی پاکستان و اتصال بندر گوادر در جنوب پاکستان و با فاصله آبی کمتر از ۲۰۰ کیلومتر از بندر چابهار در بلوچستان ایران، به استان سین کیانگ چین است. ساخت پروژه از آوریل ۲۰۱۵ با آمدن پیمانکاران چینی به پاکستان آغاز شد و برآورد اولیه هزینه ساخت آن ۴۶ میلیارد دلار بود که در سال‌ها به تخمین هزینه‌های آن اضافه شده و به پیش از ۶۰ میلیارد دلار رسیده است.

چین با این سرمایه‌گذاری می‌خواهد برای حمل نقل انرژی و کالا، تنگه مالاکا و دریای چین جنوبی را دور بزند. همچنین دسترسی به مناطق ناآرام غرب چین که در آنجا جنبش اویغرها جریان دارد را بهبود بخشد. برای پاکستان، موهبت آن ایجاد بیش از هفتصد هزار شغل، افزایش تولید برق و انرژی‌های تجدید پذیر، و رشد چشمگیر اقتصادی تا سال ۲۰۳۰ است. عملکرد اقتصادی پروژه از این رو برای هردو کشور تقویت «ثبات از طریق توسعه» است (نگاه کنید به اینجا).

Ad placeholder

گروه‌های شبه‌نظامی بلوچ و کریدور اقتصادی چین و پاکستان

برای کریدور اقتصادی چین و پاکستان، بحران امنیت در منطقه کشمیر است و بیشتر از آن در بلوچستان جایی که نقطه نهایی اتصال راه‌ها یعنی بندر گوادر واقع شده است. این موضوع برای پیمانکاران چینی هم مهم بوده و آنچنان که فرانچسکو ساوریو مونتسانو، پژوهشگر روابط اتحادیه اروپا و چین می‌گوید، دولت پاکستان را مجبور کرده که بیش از ۸۰۰۰ نیروی امنیتی را برای اجرای پروژه اجیر کند. اینها نیروهای تأمین امنیت پیمانکاران چینی و کارگران‌شان در مسیر ساخت پروژه هستند.

در گزارشی که توسط مرکز خدمات پژوهشی کنگره آمریکا در اول دسامبر ۲۰۲۳ منتشر شد، آمده که در پاکستان دست کم ۱۵ گروه از ستیزه‌جویان فعالیت می‌کنند که خطوط سیاسی آنها بر اساس ناسیونالیسم منطقه‌ای، جهانی‌گرایی جهادی، خاستگاه جدا کردن کشمیر از هند، نزدیکی به جهادی‌های افغانستان و فعالیت‌های ضدشیعه تقسیم‌بندی می‌شود. آمریکا ۱۲ گروه از این ۱۵ گروه را «تروریست» می‌داند. ارتش آزادیبخش بلوچستان را از جمله دولت آمریکا در سال ۲۰۱۹ به عنوان گروه «تروریستی» ثبت کرده است. این گروه مسلح حدود هزار نفر نیرو دارد و از جمله به پیمانکاران چینی فعال در پاکستان، و زیرساخت‌هایی که پیمانکاران چینی می‌سازند حمله کرده است.

همین گزارش می‌گوید که بر اساس ادعای نهاد نخست‌وزیری پاکستان در نوامبر ۲۰۲۳، از اوت ۲۰۲۱، حملات شبه‌نظامیان و گروه‌های ستیزه‌جو در این کشور ۶۰ درصد افزایش‌یافته است حملات با بمب‌های انتحاری هم ۵۰۰ درصد افزایش یافته است که به کشته شدن بیش از ۲۲۰۰ شهروند پاکستان انجامیده است.

در میان این ۱۵ گروه شبه نظامی مسلح فعال در پاکستان، سه گروه در مرز ایران و پاکستان فعالیت می‌کنند و از جمله برای پیمانکاران چینی هم خطی برای پروژه ساخت و ساز کریدو محسوب می‌شوند: جیش العدل، جبهه آزادی‌بخش بلوچ، ارتش آزادی‌بخش بلوچ.

ارتش آزادی‌بخش بلوچستان ازجمله در اوت ۲۰۲۳ به کاروانی متشکل از ۲۳ مهندس چینی حمله کرد. این گروه اعلام کرد که حملات به منافع چین در پاکستان را افزایش خواهد داد مگر اینکه چین به‌طور کامل از بلوچستان خارج شود (نگاه کنید به اینجا). در این حمله کسی از اتباع چین و نیروهای امنیتی پاکستان کشته نشد. در فوریه ۲۰۲۲، دو نقطه بلوچستان در چهار روز هدف حمله قرار گرفتند، و ۱۰ سرباز پاکستانی ۲۰ شبه نظامی کشته شدند. در ژوئیه ۲۰۲۱، اتوبوس حامل مهندسان در شمال غربی پاکستان هدف حمله قرار گرفت و ۱۳ نفر از جمله ۹ کارگر چینی کشته شدند. در آوریل ۲۰۲۱، یک حمله انتحاری در هتلی مجلل میزبان سفیر چین در کویته چهار کشته و ده‌ها زخمی برجای گذاشت ولی سفیر چین آسیبی ندید. در سال ۲۰۲۰، جدایی طلبان بلوچ به بورس اوراق بهادار پاکستان حمله کردند که چینی‌ها در آن سرمایه گذاری‌های عمده‌ای دارند. در حمله دیگر در ۲۳ نوامبر ۲۰۱۸، سه مرد مسلح از ارتش آزادی بخش بلوچستان به کنسولگری چین در کراچی حمله کردند و سعی کردند وارد ساختمان شوند. در این حمله دو افسر نگهبان را به ضرب گلوله کشتند (نگاه کنید به اینجا.) این حملات هشداری بود در برابر کمپین «ضد تروریسم» اسلام‌آباد علیه بلوچ‌ها و افزایش حمایت چین از پاکستان برای پروژه اقتصادی کریدور.

نائله قادری بلوچ که که ساکن کانادا و همراه با مطالبات بلوچ‌های پاکستان است در ۲۷ آوریل ۲۰۲۲ به ایندیا تودی گفت دولت بلوچستان در تبعید را راه انداخته‌اند و با آمدن بازیگر مهمی چون چین به منطقه بلوچستان پاکستان موضوع اصلی منابع این منطقه است. خود ارتش آزادی‌بخش بلوچستان هم در بیانیه‌هایش به چین هشدار داده است که «از غارت منابع بلوچ‌ها» خودداری کند.

استدلال گروه‌های بلوچ این است که توسعه‌طلبی اقتصادی چین در منطقه از نظر مادی زندگی بلوچ‌ها را تغییر نداده و چین عملاً با کمک‌های مالی و نظامی به اسلام‌آباد، سرکوب بلوچ‌ها را تسهیل می‌کند.

دیگر گروه‌های شبه‌نظامی فعال در پاکستان

در بلوچستان پاکستان که درگیر سیاست ایجاد ناشهروندهای بلوچ و سرکوب امنیتی است، اعتراضات مردم بلوچ در سال گذشته ادامه‌دار بوده است. آنچه پاکستان به‌عنوان سیاست توسعه اقتصادی برای ثبات پیش می‌برد، عملی نشده و دست‌کم برای مردم ساکن بلوچستان، آنچه باید به‌صورت مادی تغییر کند و منجر به زندگی بهتر شود، هنوز اتفاق نیفتاده است.

نگرانی‌های پاکستان از یک جنبش شورشی در حال شکل‌گیری، اوضاع نابسامان سرکوب امنیتی منطقه را تشدید کرده است. سرکوب به اسم «وخامت اوضاع امنیتی» توجیه می‌شود اما بیانگر ناتوانی دولت برای رسیدگی به مطالبات مردمی ازجمله وضعیت معیشتی است. در طول سال‌ها، بسیاری از فعالان بلوچ را دولت و امنیتی‌های پاکستان، ناپدیدسازی قهری کرده‌اند. هم‌زمان با سرکوب مردم بلوچستان که اغلب با محکومیت بین‌المللی مواجه شده، گروه‌های شبه‌نظامی هم قدرت بیشتری گرفته‌اند.

گروه‌های شبه نظامی و یا جهادی فعال در پاکستان اما تنها شامل گروه‌های بلوچ نیستند. گزارش مرکز تحقیقات کنگره آمریکا به‌طور خلاصه این گروه‌های دیگر را هم در پاکستان تقسیم‌بندی می‌کند:

شبه‌نظامیان جهانی‌گرای اسلامی شامل «القاعده»، «القاعده شبه‌قاره هند»، و «داعش خراسان». القاعده در پاکستان حضور داشته اما پس از حمله آمریکا به افغانستان گستره فعالیت‌های آنها کاهش یافته است. القاعده شبه‌قاره هند در سال ۲۰۱۴ فعالیتش را آغاز کرده و حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ نفر جنگجو دارد که بیشتر در پاکستان و بنگلادش فعالیت می‌کنند. دولت اسلامی خراسان یا داعش خراسان که بیشتر در افغانستان مستقر است اما هم در ایران و هم در پاکستان حملاتی ترتیب داده اند. تخمین زده می‌شود این گروه بین سه تا پنج هزار نیرو دارد که از افغانستان و کشورهای حوزه قفقاز از جمله جنبش اسلامی ازبکستان هستند.

ستیزه‌جویان نزدیک به افغانستان شامل «طالبان» و «شبکه حقانی». طالبان افغانستان پس از حمله آمریکا و در سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ بیشتر در منطقه بلوچستان افغانستان استقرار داشتند و در در کراچی و پیشاور هم بودند. با قدرت گرفتن طالبان در افغانستان، آنها اکنون دولت حاکم در افغانستان هستند. شبکه حقانی به رهبری جلال‌الدین حقانی (اکنون سراج‌الدین حقانی) پس از حمله آمریکا از افغانستان به پاکستان رفتند. پس از قدرت گرفتن مجدد طالبان در افغانستان آنها همچنان به طالبان نزدیکند. تخمین آمریکا بر اساس گزارش‌های وزارت داخله پاکستان این است که شبکه حقانی بین سه تا پنج هزار نیرو دارد که بیشتر در مرز افغانستان و پاکستان دست به حمله و آدم‌ربایی می‌زنند. برخی از مقامات آمریکا این اتهام را مطرح کردند که شبکه حقانی با سرویس اطلاعاتی و امنیتی پاکستان همکاری می‌کند اما پاکستان این اتهام را رد می‌کند.

شبه‌نظامیان خواهان آزادی کشمیر شامل «لشکر طیبه»، «جیش محمد»، «حرکت جهاد اسلامی»، و «حزب مجاهدین» که فعالیت‌هایشان بیشتر معطوف انجام حملات در خاک هند با خاستگاه الحاق کشمیر است. لشکر طیبه از جمله چندین حمله “تروریستی” در خاک هند انجام داده است. حرکت جهاد اسلامی که از سال ۱۹۸۰ در افغانستان برای جنگ با ارتش شوروی آغاز به‌کار کرد، پس از حمله آمریکا به افغانستان با تعداد نیرویی نامشخص، فعالیت‌های خود را معطوف به کشمیر کرده است. این گروه اکنون در هند، پاکستان و بنگلادش فعال است. حزب مجاهدین از سال ۱۹۸۹ آغاز به کار کرد و یکی از بزرگ‌ترین گروه‌های شبه‌نظامی فعال در هند و پاکستان است. این گروه بیشتر خاستگاه ناسیونالیسم کشمیری و جهادی دارد و منابع مالی کلیدی و حمایت سیاسی در خاک پاکستان دارد.

«تحریک طالبان پاکستان» از سال ۲۰۰۷ در داخل خاک خود پاکستان از اتحادهای مختلف گروه‌های جهادی پشتون ایجاد شد. این گروه حملات مرگبار زیادی را اجرا کرده و از جمله به نیروهای امنیتی خود پاکستان هم حمله کرده‌ است. آنها بیشتر در مرز پاکستان و افغانستان فعالیت می‌کنند. در اواخر سال ۲۰۲۳، مقامات دولت پاکستان، طالبان افغانستان را به کنترل مستقیم تحریک طالبان پاکستان متهم کردند.

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: بلوچستان و چالش‌های سیاست اتصال چین به پاکستان