علی چهرقانی: تکلیف وزارت بهداشت مشخص نیست/ نمی‌دانیم دنبال چه سیستمی برای نظام سلامت هستیم؟

علی چهرقانی: تکلیف وزارت بهداشت مشخص نیست/ نمی‌دانیم دنبال چه سیستمی برای نظام سلامت هستیم؟
خبرگزاری دانشجو

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مسئله سلامت ملی و بهداشت عمومی از آن جهت که با حیات شهروندان ارتباط مستقیم دارد، هزینه‌های فراوانی را در حوزه اقتصاد سلامت بر جامعه و نظام سلامت تحمیل کرده است. لذا این مهم ملزم به سیاستگذاری مشخص و قانونی واحد در این زمینه است. در این سال‌ها اما مشاهده شده که در دولت‌های مختلف نظرات مختلفی در عرصه اجرایی وارد شده و تعهد سیاسی لازم در عمل وجود نداشته است.

 

به همین جهت گفت‌وگویی پیرامون طرح پزشکی سلامت و نظام ارجاع داشتیم با علی چهرقانی، مسئول هسته نظام سلامت و مرکز تحقیقات ثریا بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

 

چهرقانی در ابتدا با توضیح وضعیت کلی نظام سلامت گفت: مهمترین بحث در مسئله سلامت هزینه‌های بهداشت و درمان است. یکی از آن مباحث نیز سالمند شدن جمعیت و دیگری هزینه دارو‌های پیچیده و عمل پیشرفته است.

وی درباره سیستم‌های سلامت در جهان گفت: مثلا آمریکا با بازار‌های آزاد و انگلیس با بسته کردن نظام بهداشت و درمانش این مسئل را مدیر یت کرده است. در ایالات متحده آمریکا نظام سلامت آزاد برقرار است. در انگلستان نیز نظام NHSH اجرا می‌شود. در آلمان هم سیستم بیسمارک مبتنی بر تامین اجتماعی در دست اجراست. آلمان و انگلیس هم نظام ارجاع را اجرا میکنند.

وی گفت: درمان محور شدن چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان مشکلاتی را به همراه دارد. مثلا اگر دل درد داشته باشند به پزشک متخصص مراجعه می‌کنند و نه پزشک عمومی. عیب این مسئله این است که شاید با درمان عمومی و هزینه کمتر با عوارض کمتری بتوان آن را حل کرد. البته به خاطر سرانه پائینی که به پزشکان عمومی اختصاص داده می‌شود، آن‌ها کمتر به سمت نظام پزشکی خانواده می‌آیند.

 


چهرقانی گفت: الزاما نیاز نیست هر تقاضایی تامین شود. برخی نیاز‌ها به جامعه القا می‌شود. مثلا با فیزیوتراپی اگر مشکل بیمار حل می‌شود دیگر نیاز نیست که به پزشک متخصص مراجعه شود و دست به عمل جراحی بزند. طرح پزشکی خانواده و نظام ارجاع باید از سطح یک درمان که ساده‌ترین درمان است و مثالی برای آن هم تغییر در سبک زندگی است، دنبال شود. باید این روند از ساده‌ترین به پیچیده‌ترین تنظیم شود.


وی افزود: برای مثال سطح اول خدمات اولیه و عمومی است و سطح دوم خدمات تخصصی. در روند درمان پزشکان بادید از راهنمای بالینی پیروی کنند. ۲۰ درصد سلامت به شاخص‌های وزارت بهداشت و بیش از ۵۰ درصد آن به سبک زندگی بستگی دارد.


-چرا طرح نظام پزشکی خانواده به‌طور کامل اجرایی نشده است؟
چهرقانی گفت: این طرح از سال ۱۳۹۴ در مناطق روستایی اجرا شده و در سال ۱۳۹۲ نیز در شهر‌های استان فارس و مازندران اجرا شد، اما الان مسکوت مانده است. وزارت بهداشت باید مجری اسناد بالادستی باشد و تعهد سیاسی نسبت به این طرح داشته باشد

وی گفت: تکلیف وزارت بهداشت باید مشخص شود که چه می‌خواهد. نمی‌دانیم به دنبال چه سیستمی برای نظام سلامت خود هستیم تا متناسب با آن ظرفیت پزشک را تعیین کنیم. سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ که دولت جدید روی کار آمد، آقای قاضی زاده هاشمی در وزارت بهداشت اعتقادی نسبت به آن نداشتند و طرح متوقف شد. طرح تحول نظام سلامت چایگزین آن شد. در اثر این اقدامات، هزینه‌های زیادی بر نظام و مردم وارد می‌شود. مطالبه اصلی ما در مرکز تحقیقاتی ثریا در ۶ محور و به شرح زیر است:

۱) نیازسنجی و بسته خدمات سلامت
نیازسنجی سلامت در نسخه (۰۳) شیوه‌نامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع در مناطق شهری دیده شده است؛ ولی با توجه به اهمیت بسیار زیاد آن، باید با جزئیات بیشتری به آن پرداخت. جهت انجام این مهم باید کمیته‌ای تشکیل شده تا به‌صورت مداوم اقدام به نیازسنجی نموده و از نتایج حاصل از آن در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع استفاده شود.

۲) تأمین مالی و ضمانت اجرایی برنامه
با توجه به تجربه طرح‌های کلان گذشته مانند طرح تحول سلامت، در نظر گرفتن بودجه سالیانه به عنوان منبع مالی پایدار طرح، اشتباه بزرگی بوده و نمی‌تواند اجرای تمام و کمال و بلندمدت آن را تضمین نماید. هم‌چنین یکی از منابع تأمین اعتباری که برای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع در نظر گرفته شده‌است، بیمه‌ها هستند که با توجه به وضعیت نابه‌سامان سازمان‌های بیمه‌گر پایه و معوقات آن‌ها، امکان تزریق اعتبار مورد نیاز را به طرح مذکور ندارند.

۳) اجرای راهنما‌های بالینی
با توجه به لزوم نظارت بر برنامه و اجرای راهنما‌های بالینی در نظام ارجاع، آغاز اجرای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع بدون راهنما‌های بالینی بی‌معنا بوده و بلاشک این برنامه به اهداف خود دست نخواهد هم‌چنین با توجه به مقاومت پزشکان و سایر کادر درمان در مقابل اجرای راهنما‌های بالینی، پیشنهاد می‌شود ضمن فرهنگ‌سازی و اقناع تیم پزشکی خانواده، تدوین راهنما‌های بالینی به‌صورت هم‌زمان صورت گرفته و اجرای برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع پس از آن آغاز شود.

۴) نظارت و ارزیابی عملکرد
ارزیابی عملکرد در نسخه (۰۳) برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع، دارای جایگاه ویژه‌ای نبوده و بر روی آن تمرکز نشده است. هم‌چنین سازوکار و شاخص‌های ارزیابی عملکرد در این برنامه باید با توجه به نسخه (۰۳) مورد بازبینی قرار گرفته و اصلاح شود.

۵) آموزش پزشکی
برهم خوردن نسبت نیرو‌های متخصص در مقابل نیرو‌های عمومی، تمرکز بیش از اندازه محتوای آموزشی بر درمان بیماری‌ها، ضعف در توانمندسازی پزشکان برای مدیریت نظام شبکه و سیستم مراقبت‌های بهداشتی اولیه و فقدان آموزش در زمینه‌های علوم اجتماعی و انسانی از جمله مشکلات مربوط به آموزش پزشکی است که می‌بایست جهت اجرای صحیح پزشکی خانواده اصلاح گردند.

۶) فرهنگ‌سازی
در رابطه با اهمیت فرهنگ‌سازی در برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع می‌توان به این مسئله اشاره کرد که بیماران به توانمندی پزشک عمومی و پزشک خانواده خود اعتماد کافی نداشته و مایل هستند به پزشک متخصص و فوق‌تخصص مراجعه کنند. این تخصص‌گرایی علاوه بر جامعه، در میان پزشکان نیز رواج داشته و تمایلی به پیگیری روند درمان از سطوح اولیه ندارند.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: علی چهرقانی: تکلیف وزارت بهداشت مشخص نیست/ نمی‌دانیم دنبال چه سیستمی برای نظام سلامت هستیم؟