ناشنیده‌های جنگ در پرواز ۱۷۵

داستان فیلم پرواز ۱۷۵ در مورد شهید مفقودالاثری است که انگشترش داخل شکم یک ماهی پیدا می‌شود و حوادثی رخ می‌دهد تا این انگشتر به‌دست مادر آن شهید که سال‌ها چشم‌به‌راه خبری از فرزندش است، برسد. حضور این فیلم که با نگاهی متفاوت به پیامدهای هشت سال دفاع‌مقدس می‌پردازد، بهانه‌ای شد که با محمدحسین حقیقت، کارگردان فیلم صحبت کنیم که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

چه دغدغه‌ای از ساخت پرواز ۱۷۵ داشتید و چه تازگی‌ برای شما داشت که سراغ ساخت چنین مضمونی رفتید؟
از ابتدا یادآوری کنم که داستان این فیلم شبیه داستان حضرت یونس(ع) نیست واین جزو برداشت‌های شخصی یکی از وبگاه‌های اینترنتی است و ما چنین قصد و هدفی نداشتیم و اگر همه مخاطبان این فیلم را ببینند، به این مفهوم نمی‌رسند. این داستان نگاه نویی به موضوعات پیرامونی دفاع‌مقدس دارد و در این رابطه صحبت می‌کند. به‌نظرم موضوع دفاع‌مقدس بخش تاریخ‌ساز زندگی ما بوده و هنوز تمام نشده و اگر بخواهیم راه و روش درستی را در مملکت داشته باشیم، باید بررسی کنیم در آن زمان چه مدل‌ها و الگوهایی حاکم بوده تا بتوانیم طبق همان‌ رفتار کنیم. به‌عنوان کسی که در این مملکت زندگی می‌کنم، نتوانستم به‌راحتی از کنار این‌ دغدغه‌ها بگذرم و وقایعی مانند غواصان که مظلومانه شهید شدند، همیشه برایم دغدغه بوده و همه اینها موجب نوشتن فیلمنامه پرواز ۱۷۵ شد. 
 
برای‌نوشتن فیلمنامه چه‌تحقیقاتی انجام دادیدوچه‌گپ‌وگفت‌هایی صورت گرفت که درام قصه هم چفت وبست لازم راداشته باشد؟
در فیلمنامه سعی کردیم تمام شخصیت‌‌های داستان که حلقه اتصال داستان ما هستند، به نوعی با مقولات جنگ در ارتباط باشند. برای نوشتن فیلمنامه هم از کتاب خاصی اقتباس نشده و صرفا یک موضوع کلی از موضوع دفاع‌مقدس است که سعی کردیم در داستان‌های مختلف آن را پرورش دهیم. همچنین تلاش کردیم یک شروع و میانه خوب برای بیان داستان‌ها داشته باشیم و داستان‌ها را به هم مرتبط کنیم. من حدود دو سال سفرهای متعدد داشتم و با افراد مختلفی که به نوعی می‌خواستم در داستان از حضور آنها بهره بگیرم، صحبت کردم و دغدغه‌های مختلفی شنیدم. بنابراین در پرواز ۱۷۵ سعی کردیم به دغدغه‌هایی که شاید امروز به آسانی از کنار آنها عبور می‌کنیم، بپردازیم. بسیاری هستند که در نزدیکی ما زندگی می‌کنند و به نوعی این اتفاقات جنگ را از نزدیک دیدند و چشیدند و با آنها دست‌و‌پنجه نرم کردند و ما هم سعی کردیم این دغدغه‌ها را مطرح کنیم و امیدوارم از پس آن برآمده باشیم. در این فیلم هیچ گلوله‌ای شلیک نمی‌شود و این به معنای مشکل داشتن ما با توپ، گلوله و جنگ نیست، بلکه به این معناست که فیلم در میدان جنگ سپری نمی‌شود و در عین‌حال به یکی از موضوعات دفاع‌مقدس می‌پردازد. دفاع‌مقدس چیزی است که هنوز با تبعات آن رو‌به‌رو هستیم و ماهم ازهمین تبعات در فیلم پرواز ۱۷۵ الهام گرفتیم. طبیعی است که هر کاری تا زمانی که به جشنواره تحویل داده شود، بعضی دوستان می‌بینند ونظرشان این است که باکارمتفاوتی رو‌به‌رو خواهیم بود و امیدوارم مخاطبان هم فیلم را ببینند وهمین احساس را داشته باشند. به‌نظرم آنچه پرواز ۱۷۵ را نسبت به آثار دیگر این ژانر که همگی ارزشمند و همراه با خلوص نیت بوده، متمایز می‌کند، پرداخت متفاوت است. 
 
نحوه همکاری شما با ثریا قاسمی و جمشید هاشم‌پور به چه نحوی بوده و چطور پذیرفتند که با شما به‌عنوان کارگردان اول همکاری کنند؟
قبل از هرچیز از مسئولان مؤسسه تبیان و نگار فیلم تشکر می‌کنم که با بودجه خودشان و بدون این‌که از سمت سازمان‌های دولتی بخواهیم حمایت شویم، به ساخت فیلم کمک کردند. تمام این دوستان بازیگر هم از بزرگان و پیشکسوتان سینما و تلویزیون ما هستند و سالیان طولانی است که در حال کار هستند و برای من به‌عنوان یک کار اولی افتخار بود که مقابل دوربین جمشید هاشم‌پور، ثریا قاسمی، جعفر دهقان، اسماعیل خلج، اتابک نادری، رضا توکلی، مجید پتکی و یاسین مسعودی بازی کنند. ما چهار نسل بازیگر مقابل دوربین داشتیم. تمام این عزیزان با توجه به سابقه کاری‌شان نسبت به فیلمنامه و موضوع آن حساسیت‌هایی برای پذیرش نقش دارند و این درباره آقای هاشم‌پور که هر نقشی را قبول نمی‌کند هم صدق می‌کند. آقای هاشم‌پور وقتی فیلمنامه را خواند، با این‌که یکی از نقش‌های دیگر را برایش در‌نظر گرفته بودیم، خیلی مصر بود در همین نقش حاج‌محمد باشد. به‌نظرم وقتی ایشان مقابل دوربین در نقشی که مد‌نظر خودش بود (حاج محمد) قرار گرفت، شخصیت متفاوتی خلق شد. خانم قاسمی هم حساسیت‌های خاص خود را دارد و ایشان هم نقش‌های مادر متفاوتی را بازی کرده است. سعی کردیم به‌گونه‌ای با ایشان رو‌به‌رو شویم که شخصیتش به نسبت سایر شخصیت‌هایی که بازی کرده، متفاوت شود. دوستانی هم که تا حالا فیلم را دیدند، معتقدند ایشان نقش متفاوتی را رقم زده است.
 
برای کار در این فیلم با چه چالش‌ها و سختی‌هایی مواجه بودید؟
به هرحال، کار با چهار نسل از بازیگران که بعضی بازیگران کودک‌مان تا به حال مقابل دوربین قرار نگرفتند، سختی‌های خاص خود را دارد. ما اگر فیلمی را می‌بینیم مرهون زحمات یک گروه بزرگ است به‌خصوص درباره این فیلم که تمام گروه در گرمای بالای ۵۰ درجه آبادان در شرجی صددرصد، دلسوزانه کنارم بودند و به قدری ارتباط خوبی داشتیم که سعی کردیم در فضای همدلی کارمان را پیش ببریم تا به سرانجام برسد و از همه آنها تشکر می‌کنم. در این کار تلاش بر رفاقت بیشتر بود. لوکیشن این فیلم هم ۴۰درصد در تهران بود و بخش‌هایی در شهرک دفاع‌مقدس فیلمبرداری شد که گرمای سختی را تجربه کردیم و عمده کارمان در آبادان، اهواز و شهر اروند کنار بود. ما پیش تولید طولانی و پس تولید دقیق و منظمی داشتیم و دوره فیلمبرداری هم حدود دوماه طول کشید.
 
با وجود فیلم‌های بی‌شماری که درباره دفاع‌مقدس ساخته شده، هنوز ناگفته‌های زیادی درباره دفاع‌مقدس وجود دارد اما به نظر شما چطور باید این ناگفته‌ها را به مخاطبان منتقل کنیم تا دلنشین باشد؟
گفته شده باید در عرصه فرهنگی و هنری کار کنیم اما هر نوع کار فرهنگی و هنری نیاز به قالب نو و بدیع دارد. اگر قرار است فعالیت فرهنگی و هنری در هر زمینه‌ای حتی غیر از دفاع‌مقدس اتفاق بیفتد، باید دنبال قالب جدید و بدیع باشیم، چون اگر بخواهیم با الگوهای رفتاری دهه ۶۰ و ۷۰ فیلم بسازیم، ارتباط برقرار کردن با مخاطبان نوجوان و جوان ما که با انواع فیلم‌های روز داخلی و خارجی مواجه است، سخت می‌شود. بنابراین هم چه گفتن و هم چگونه گفتن اهمیت دارد و شاید مخاطبان ما از این‌که همچنان برخی داستان‌های تکراری و آپارتمانی را ببینند، خسته شدند. درست است که درباره دفاع‌مقدس هم فیلم‌های زیادی ساخته شده اما معتقدم ابعادی دارد که هنوز بررسی نشده و بزرگان و قهرمانی داشتیم که به آنان پرداخته نشده است. در مقیاس جهانی کشورهایی که هیچ قهرمان و اسطوره‌ای ندارند، قهرمان خیالی می‌سازند و در سینما عرضه می‌کنند، یعنی از موضوعاتی که وجود ندارد قهرمان‌پروری می‌کنند اما ما عزیزان و بزرگانی در جنگ داریم که هرکدام به تنهایی اسطوره بودند و ناگفته‌هایی داریم که یا گفته نشده یا بد گفته شده است. این جزو موضوعاتی است که اگر درست به آن پرداخته شود، قطعا گیرا خواهد بود. بنابراین لازم است همه کسانی که در این عرصه کار می‌کنند، قالب متفاوتی را برای انتقال به مخاطبان انتخاب کنند. همچنین شناخت داشتن از جامعه مخاطبان موضوع بسیار مهمی است، چون با توجه به شناختی که نسبت به مخاطبان داریم باید قالب مورد نظر فیلمسازی خودراانتخاب کنیم. اگرشرایطی غیرازاین حاکم باشد، دیر یا زود مخاطبان خود را از دست می‌دهیم. 
 
امروز این دیدگاه بین فیلمسازان و هنرمندان وجود دارد که قهرمانان جنگ افراد فرا زمینی نیستند بلکه عمل متعالی آنها موجب تمایزشان با دیگران می‌شود. دیدگاه شما نسبت به این موضوع چیست؟
با این دیدگاه موافقم که قهرمانان جنگ انسان‌های فرا زمینی نبودند و مخاطبان جوان و نوجوان باید این شخصیت‌ها را در نزدیکی خود حفظ کنند تا بتوانند با آنها ارتباط بگیرند. شهید محمد ابراهیم همت، فرمانده سپاه محمد رسول‌ا... پایتخت، هنگام شهادت ۲۷ ساله بود و بیشتر به این سن کم اشاره می‌شود اما گفته نمی‌شود چه فرآیندی را پشت سر گذاشته و چه مدل رفتاری داشته تا به این جایگاه برسد. سایر شهیدان ما نیز الگوهای رفتاری دست یافتنی داشتند و امکان الگو گرفتن از آنها وجود دارد. 
 
حضور شما به عنوان جوان‌ترین فیلمساز جشنواره در کنار فیلمسازان باتجربه‌تر چه احساسی دارد و آیا فکر می‌کنید جشنواره فجر توانسته تأثیری در جریان سینمای ایران بگذارد یا خیر؟
با اتفاقاتی که در سال‌های اخیر افتاد، فکر می‌کنم امسال جشنواره فجر متفاوت‌تری نسبت به سال‌های اخیر داریم و این به دلیل همبستگی بین آحاد مختلف مردم است. خیلی خوب است که این بستر فراهم شده که اگر بخواهیم حرفی بزنیم از راه فیلم و سینما حرف می‌زنیم واحساس می‌کنم امسال این همبستگی وجود داردوامیدوارم هرسال رونق یابد. جشنواره فجر نشان دهنده یک سال سینمایی ماست که اگر پربار باشد به‌طور طبیعی فیلم‌های سینمایی بسیار خوبی داریم که به اعتلای سینمایی و فرهنگی ما کمک می‌کند. در تمام این دوره‌ها سینمای ایران رو به پیشرفت بوده و استعدادهای هنری و بازیگری ما زیاد است که اگر حمایت شود، جایگاه سینما ارتقا می‌یابد و جشنواره فیلم فجر یکی از مقولاتی است که می‌تواند به‌درستی به این موضوع بپردازد. 
 
به سیمرغ گرفتن هم فکر می‌کنید؟
همه ما جایزه گرفتن را دوست داریم اما فارغ از این‌که فیلمم سیمرغ بگیرد یا نگیرد، دیده شدن و ارتباط مخاطبان با فیلم خیلی برایم اهمیت دارد.

فداکاری شهیدان؛ دلیل خیال راحت امروز 
محمدحسین حقیقت، کارگردان فیلم «پرواز‌۱۷۵» درباره اهمیت ادای دین به شهیدان دفاع‌مقدس گفت: کشور ما پر از تعدد سلیقه است و یک موضوع را هیچ گروهی نباید فراموش کند و آن این‌که اگر امروز می‌توانیم اینجا با خیال راحت بنشینیم و صحبت یا حتی انتقاد کنیم، به دلیل فداکاری شهدا و رزمندگان است.صدام وقتی به آبادان آمد، نگفت که می‌خواهم سوسنگرد، سومار و بستان را بگیرم، بلکه گفت‌هفته‌بعد به تهران می‌آیم واگر چنین اتفاقی نیفتاد به دلیل خون‌هایی بوده که ریخته شده است. 


منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: ناشنیده‌های جنگ در پرواز ۱۷۵