چرا «محور مقاومت» خوشایند بعضی از ناسیونالیستهای ایرانی است؟
اما بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی سالیان درازی است به ویژه پس از آشکار شدن برنامۀ هستهایاش، درگیر جنگ نیابتی با اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی متحد آمریکاست. جنگ نیابتی، چنان که از نامش پیداست، جنگی است که در آن طرفهای درگیر نه با نیروهای مسلح خود بلکه به واسطۀ نیروها و گروههای مسلحِ میانجی با یکدیگر میجنگند. در دوران جنگ سرد دو ابرقدرت آمریکا و شوروی در کشورهایی مانند آنگولا، ویتنام و افغانستان نه به طور مستقیم بلکه با حمایت از نیروهای میانجی با یکدیگر میجنگیدند.
بیجهت نیست که امروز کارشناسان صحبت از جنگ سرد میان اسرائیل و جمهوری اسلامی میکنند. در این جنگ، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را کم و بیش همه میشناسند. برای مثال، شبه نظامیانی مانند حزبالله لبنان، حشد الشعبی و کتائب حزبالله در عراق، لشکر فاطمیون و لشکر زینبیون در سوریه از جمله نیروهای نیابتی جمهوری اسلامیاند.
بیشک اسرائیل نیز نیروهای نیابتی دارد و گفته میشود بعضی از ترورهای هدفمند و بیشتر خرابکاریهایی که تاکنون در تأسیسات اتمی ایران کرده، به دست آنها بوده است. اما دربارۀ هویت و سازماندهی آنها اطلاع دقیقی در دست نیست. البته جمهوری اسلامی کم و بیش همۀ نیروهای مخالف خود را نیروی نیابتی اسرائیل میداند.
ستون اصلی آنچه را که «محور مقاومت» مینامند، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در عراق و سوریه و لبنان تشکیل میدهند. حوثیهای یمن، جنبش مقاومت اسلامی با نام اختصاری «حماس» و جهاد اسلامی فلسطین نیز در دو سر این محور قرار دارند. بیشتر سازمانهای عضو محور مقاومت شیعه مذهباند. اما بعضی از آنها سنی مذهب یا مسیحیاند. نیروهای غیرمذهبی طرفدار دولت بشار اسد نیز که از آنها زیر عنوان «بعثیها» یاد میکنند، جزو محور مقاومت اند.
با این حال، محور مقاومت دارای ایدئولوژی سیاسی محکم و استواری است که خطوط کلی آن را میتوان دشمنی با اسرائیل تا حد نابودی آن، مخالفت با حضور آمریکا در خاورمیانه و دشمنی با کشورهای عربیِ متحد آمریکا در منطقه دانست. کارشناسانی از محور مقاومت زیر عنوان اهرم سیاسی-نظامی «امپراتوری تازۀ ایران» یاد میکنند. بیجهت نیست که بعضی از ناسیونالیستهای سکولار ایرانی از محور مقاومت و درنهایت، از جاه طلبیهای جمهوری اسلامی در منطقه پشتیبانی میکنند. کافی است مطالعۀ مختصری در این باره در شبکههای اجتماعی و بعضی سایتهای ایرانیان در خارج بکنیم تا به همدلی آنان با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی پی ببریم.
اصطلاح «محور مقاومت» در سال ۲۰۰۲ در پاسخ به سخنان جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا، ساخته شد هنگامی که از ایران و عراق و کرۀ شمالی زیر عنوان «محور شرارت» یاد کرد. نخستین بار روزنامۀ لیبیایی «الزحف الاخضر» در مقالهای با عنوان «محور شرارت یا محور مقاومت» از این اصطلاح استفاده کرد. در آن مقاله از جمله آمده بود: تنها وجه مشترک ایران، عراق و کره شمالی مقاومت آنها در برابر هژمونی آمریکاست. سپس روزنامۀ جمهوری اسلامی این اصطلاح را در سال ۲۰۰۴ در توصیف «مبارزۀ شیعیان عراق با نیروهای اشغالگر» به کار برد. از آن پس، این اصطلاح وارد گفتمانهای بسیاری از روزنامهنگاران، سیاستمداران و کارشناسان خاورمیانه شد.
در سال ۲۰۱۲ علیاکبر ولایتی، مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی، گفت: «زنجیر مقاومتِ ایران، سوریه، حزبالله، دولت جدید عراق و حماس در برابر اسرائیل از شاهراه سوریه میگذرد... سوریه حلقه طلایی زنجیر مقاومت در برابر اسرائیل است».
در اوت ۲۰۱۲ سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در دیدار با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، دربارۀ جنگ داخلی سوریه، گفت: «آنچه در سوریه میگذرد موضوع داخلی این کشور نیست، بلکه درگیری میان محور مقاومت و دشمنان آن در منطقه و جهان است. ایران هرگز شکست محور مقاومت را که سوریه عنصر ذاتی آن است، تحمل نخواهد کرد».
شرکت گستردۀ حزبالله در جنگ داخلی سوریه پس از ۲۰۱۳ و ورود انبوه شبه نظامیان وابسته به ایران و مستشاران نظامی سپاه به سوریه، سبب شد که رژیم اسد برای حفظ خود، وابستگی به ایران را در عمل بپذیرد. در آن زمان، اسلامگرایان سنی مانند اخوانالمسلمین و حماس شروع به مخالفت علنی با ایران و حزبالله کردند و به ترکیه و قطر که درگیر رقابت ژئوپلیتیکی با ایران بودند، نزدیک شدند.
جالب اینکه جمهوری اسلامی روسیه و چین را نیز به سبب سیاستهای ضد غربی آنها و روابط کم و بیش خوبی که با ایران و سوریه دارند، یاریگر «محور مقاومت» میداند. نکتۀ جالب دیگر، حمایت «محور مقاومت» به ویژه سوریه از ارمنستان در جنگ این کشور با جمهوری آذربایجان است. گروه های وابسته به رژیم اسد مانند حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه و گارد ناسیونالیست عرب حمایت خود را از ارمنستان در مقابله با حملۀ آذربایجان در سال ۲۰۲۰ نشان دادند.
در سال ۲۰۲۰، زمانی که درگیریهای قره باغ آغاز شد، بشار اسد حمایت خود را از ارمنستان رسماً اعلام کرد و ترکیه را به اعزام تروریست به قفقاز جنوبی متهم کرد. اگرچه جمهوری اسلامی از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان سخن میگوید، اما روابط نزدیک این جمهوری با اسرائیل خوشایند رهبران جمهوری اسلامی نیست. به همین سبب کارشناسانی معتقدند که جمهوری آذربایجان خود به خود در جرگۀ دشمنان «محور مقاومت» قرار میگیرد.
موضع دشمنانۀ جمهوری اسلامی در برابر جمهوری آذربایجان نیز خوشایند بسیاری از ناسیونالیستهای ایرانی است. زیرا گمان بر این است که آن جمهوری تمامیت ارضی ایران را تهدید میکند. در سالهای اخیر رهبران جمهوری اسلامی با جاهطلبیهای منطقهای خود کوشیدهاند بخشی از ناسیونالیستهای دوآتشۀ ایرانی را با خود همراه کنند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: چرا «محور مقاومت» خوشایند بعضی از ناسیونالیستهای ایرانی است؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران