شکاف عمیق میان نهادهای علمی با نهادهای اجرایی
«مسئولیت اجتماعی علم»، یکی از مولفههای مهم است که اثربخشی و کارآمدی آن بر روش های تخصصی بخشهای مختلف تاثیرگذار است. به عبارت دیگر میشود آن را به شکل وجهی برای بالا بردن تاثیرگذاری در جامعه درنظر گرفت.
۱) وجه نخست، خود علم است که در حوزههای مختلف اعم از علوم انسانی و اجتماعی دانش گرفته تا علوم تجربی و محض همواره مطرح بوده است. در واقع علم مقولهای است که پیشران توسعه است و به جوامع برای غلبه بر مشکلاتشان کمک میکند.
۲) جنبه دوم یا وجه دوم، کاربرد اخلاقی علم است. به این معنا که در حقیقت علم هم به اعتبار صفات ذاتی و کاربردی خود و هم به اعتبار حاملانش که دانشمندان و اندیشمندان هستند، میتواند در اخلاقیکردن جامعه نقش داشته باشد. منظور از اخلاقیکردن جامعه این است که جامعه ای که مبنای مناسبات، روابط و نقشهایش را بر علم استوار میکند به طور طبیعی اخلاقیتر است و مبتنی بر اطلاعات، دانش و تحلیل و تبیین و نظر داده، کنش میورزد.
۳) وجه سوم آن هم که در اینجا مطرح است، مسئولیت اجتماعی علم است. منظور از «مسئولیت اجتماعی» این است که علم به بالابردن و ارتقای میزان انتظام اجتماعی هم در سطح کنشگری فردی و هم در سطح کنشگری جمعی کمک کند. من به اعتبار حوزه تخصصی خودم و اینکه حوزه کاریام در دانشگاه، بیشتر حوزه ارتباطات است، به موضوع نسبت میان ارتباطات و اخلاق حرفهای و اخلاق نهادی علاقهمندم. معتقدم وقتی در ارتباطات از مسئولیت اجتماعی صحبت میکنیم، بیشتر ذهنمان معطوف اخلاق رسانهای میشود.
طبیعتاً مسئله بایدها و نبایدها و هنجارها و ارزشهایی که در محیط رسانه و توسط رسانهها باید مورد توجه قرار بگیرند، بیشتر مدنظر قرار میگیرند، اما حرف من این است که مسئله اخلاق رسانهای، فراتر از این سطح است، چراکه اخلاق یک مفهوم مجرد و انتزاعی نیست و مفهومی کاربردی است و به دلیل همین کاربردیبودن، التزام اجتماعی آن بیشتر نمایان میشود. در واقع بیشتر از آنکه اخلاق در پی اخلاق ارتباطی در حوزه فلسفه اخلاقیات مطرح شود در حوزه اخلاق یا «اتیک» مطرح است.
اینجاست که بخش نهادها اعم از نهادهای حرفهای، نهادهای علمی و تخصصی به میان آمده و فراتر از انتظار از کنشگران منتقد یعنی اخلاق فردی سازمانی باید به موضوع پرداخت و عوامل ساختاری و حرفهای را شناخت. در واقع بحث اصلی که به آن میپردازم آن است که دایره اخلاق حرفه وسیعتر و بزرگتر از مسئولیتهای فردی و حرفهای است و بیشتر به سمت چهارچوبهای اخلاق شناسانه در سطوح نهادی اعم از نهادهای مدنی، ملی و بینالمللی سوق پیدا کرده است. به این اعتبار که برای پاسخگفتن به التزام اجتماعی، میبایست فضای متکثر و متنوع انسانی را اعم از ارتباطات شفاهی، ارتباطات مکتوب و روزنامهها و نشریات گرفته تا ارتباطات مجازی و... را ایجاد کرد و به آنها پرداخت.
در واقع هسته مرکزی اخلاق رسانهای از تمرکز بر کنشگران مستقل به تمرکز بر نهادها از جمله نهادهای علمی و مدنی و حرفهای و دولتها و نهادهای بینالمللی رسیده است. برای کاربردیکردن این محتوای علمی هم باید فضای گفتوگویی بین نهادهای علمی، حرفهای، نهادهای رسانهای و حتی نهادهای رسمی و مدنی را ایجاد کرد تا فاصلهها کم شود. هر اندازه گفتوگو بیشتر صورت گیرد، دانش تولیدشده در محیطهای علمی میتواند جنبههای کاربردی بیشتری پیدا کند. متاسفانه در جوامع در حال گذار و جوامعی نظیر ایران یکی از مسائل مهم، فاصلهها و شکافهایی است که میان نهادهای رسانهای و نهادهای علمی و مدنی با نهادهای اجرایی وجود دارد. باید بین این گزارهها، مسائل مشترک را تعریف کرد تا آنها بین حلقهها و حوزههای مشترک ابتدا به فهم مسئله و سپس به راهحلهای مسائل برسند.
*استاد دانشگاه
*منبع: اعتماد
216216
منبع خبر: خبر آنلاین
اخبار مرتبط: شکاف عمیق میان نهادهای علمی با نهادهای اجرایی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران