جواد قاسمی: اولین شرط توسعه گردشگری، امنیت است/ علی کلائی

    خانه  > slide, سایر گروهها  >  جواد قاسمی: اولین شرط توسعه گردشگری، امنیت است/ علی کلائی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۲/۱۲/۱۰
  •  دسته : slide,سایر گروهها
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : 021210946
چاپ خبر

جواد قاسمی: اولین شرط توسعه گردشگری، امنیت است/ علی کلائی

ماهنامه خط صلح – چندی پیش ویدئویی در فضای مجازی دست به دست شد. لیونل مسی، ستاره‌ی آرژانتیتی فوتبال که حال در لیگ عربستان سعودی بازی می‌کند، در ویدئویی پا به توپ شد و به تبلیغ گردشگری برای کشور عربستان پرداخت. پس از انتشار این ویدئو، نقدها نسبت به مسئله‌ی گردشگری در ایران دوباره جان گرفت و به بحثی داغ تبدیل شد. ماهنامه‌ی خط صلح هم به همین بهانه و برای بررسی مسئله‌ی گردشگری در ایران و چالش‌های آن، به سراغ آقای جواد قاسمی، مدیر عامل انجمن متخصصان گردشگری ایران رفت از او پرسش‌هایی در خصوص این صنعت پر رونق در جهان و کم رونق در ایران بپرسد. صنعتی که جواد قاسمی آن را «صنعت بدون دود» می‌خواند.

آقای قاسمی که سوابقی چون مشاوره در حوزه‌ی ارتباطات و امور بین‌الملل مدیرعامل شرکت خدمات گمرکی ایران را در کارنامه‌ی  خود دارد هم در این گفتگو با تمرکز بر مسئله‌ی امنیت گردشگران به خط صلح گفت که این امنیت در همه‌ی حوزه‌های جانی، مالی و سیاسی باید باشد. او هم‌چنین تأکید کرد که به باور او یکی از دلایل عدم اعتماد سرمایه‌گذاران به صنعت گردشگری ایران هم مسئله‌ی اقتصاد ایران است. آقای قاسمی در ادامه گفت که ما امکان هزینه کردن برای چهره‌هایی مانند مسی و رونالدو را نداریم و آن‌ها هم شاید علاقه‌ای نداشته باشند که در تیم‌های ما بازی کنند. به باور او، «هردوی این موضوعات را باید کنار هم قرار داد.»

آقای قاسمی در ادامه و در پاسخ به پرسشی در خصوص مسئله‌ی پوشش و مسائل فرهنگی و تأثیر آن بر عدم رونق گردشگری ایران مدعی شد که اغلب گردشگرانی که به ایران می‌آیند بازنشستگان و افراد مسن هستند و آن‌ها هم ضوابط و مقررات کشور را قبول می‌کنند. مدیر عامل انجمن متخصصان گردشگری ایران در مورد گردشگران جوان هم گفت که «اما اگر بخواهیم قشر جوان را در نظر بگیریم، آنها شاید درخواست‌هایی داشته باشند و بخواهند راحت‌تر باشند. ما هم با توجه به شرایطی که داریم نمی‌توانیم آن‌ها را برایشان فراهم کنیم.»

مشروح گفتگوی ماهنامه‌ی خط صلح با جواد قاسمی، مدیر عامل انجمن متخصصان گردشگری ایران را در زیر می خوانید.

صنعت گردشگری به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین پارامترهای توسعه و به ویژه رشد اقتصادی جوامع محسوب می‌شود. با این حال ایران در این زمینه علی‌رغم وجود جاذبه‌های فراوان تاریخی و فرهنگی و چهارفصل بودن بسیار ضعیف عمل کرده است. علت اصلی را چه می‌دانید؟

در بحث توسعه و در حوزه‌ی اقتصاد و فرهنگ، موضوعات مختلفی را می‌توان مطرح کرد. یکی از آن‌ها مسئله‌ی گردشگری است. ما در ایران همیشه وابسته به نفت بوده‌ایم و احساس نمی‌کردیم که باید منابع دیگری را نیز تقویت کنیم. اما امروز شرایط ما تغییر پیدا کرده ‌است. شاید به دلایل مختلف، پیش‌بینی‌هایی که در خصوص فروش نفت داریم، تحقق پیدا نکند. گردشگری به صنعت بدون دود معروف است. این صنعت می‌تواند منابع عظیمی را برای کشور ایجاد کند. این به شرطی است که ما با بسترسازی مناسب، شرایطمان را برای گردشگری بین‌المللی آماده کنیم. یعنی اگر ما دنبال سهم‌مان از بازار رقابتی این حوزه هستیم، طبیعتاً باید شرایط آن را فراهم کنیم. اولین زمینه و شرایط، مسئله‌ی امنیت است. یعنی گردشگر می‌خواهد که امنیت فکری و سیاسی داشته باشد. وقتی چنین مسئله ای در کشوری فراهم نباشد، نمی‌توان روند توسعه گردشگری را طی کرد.

یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید در این زمینه کرد، معرفی خوب جاذبه‌های گردشگری کشورمان است. این‌که در مجامع بین‌المللی و نمایشگاه‌ها، این اطمینان را بدهیم که اگر گردشگری آمد، می‌تواند با خیال راحت طول سفرش را طی کند و با طبیعت ایران و جاذبه‌های مختلف فرهنگی آشنا شود و خاطره‌ی خوشی داشته باشد. ما مثل کشورهای همسایه، برنامه‌ی مدونی برای توسعه‌ی گردشگری نداشته‌ایم. البته کارهایی شروع شده و اما هنوز طرح جامع گردشگری، مراحل نهایی خود را طی نکرده ‌است.

برای توسعه گردشگری در یک کشور، باید مولفه‌های مختلفی را در نظر گرفت. علاوه بر معرفی درست جاذبه‌ها، گردشگر باید احساس آرامش کند و بتواند سفرش را با خیال راحت به انجام برساند و به کشورش بازگردد. کیفیت خدمات هم مسئله‌ی دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. ما نمی‌توانیم از گردشگران خارجی دعوت کنیم که بیایند و هزینه هم بکنند ولی خدماتمان کیفیت لازم را نداشته باشد. این خدمات شامل وسیله‌ی نقلیه‌ی زمینی، دریایی و هوایی هم می‌شود. البته گردشگران از خارج بیش‌تر از طریق هوایی به ایران می‌آیند و اما در داخل هم از حمل و نقل جاده‌ای استفاده می‌شود. این‌ها باید کیفیت داشته باشند. مسئله‌ی دیگر، بحث امنیت در جاده‌ها و حوزه‌ی حمل و نقل است. به علاوه، مسئله‌ی کیفیت خدمات در حوزه‌ی اقامت هم مطرح است. البته چند سالی است که خدمات بهتری عرضه می‌شود ولی ما به تعداد گردشگران خارجی که به ایران می‌آیند، هتل مناسب نداریم.

البته اگر بر حوزه‌ی گردشگری زیارتی و سیاحتی کار کنیم، تعریف کار متفاوت می‌شود. عده‌ای هستند که می‌آیند و اماکن مذهبی در ایران را می‌بینند. سطح توقعشان هم شاید خیلی بالا نباشد. شهروندان کشورهای اروپایی و کشورهای غربی که می‌آیند و ارز هزینه می‌کنند و برای ما درآمد ارزی ایجاد می‌کنند، این‌ها باید خدمات خوبی را دریافت کنند.

از تعبیر احساس آرامش برای گردشگران استفاده کردید. منظور چیست؟

ببینید، ما تورهایی را داشتیم که مثلاً گردشگری را برای خرید به بازار برده اما آن گردشگر متأسفانه با شرایط سختی مواجه شده و کیفش را دزدیده‌اند. یعنی بحث امنیت گردشگر، امنیت جانی و مالی اوست. هم‌چنین بحث سلامت گردشگران هم مطرح است. خاطرم هست که توری به ایران آمده بود و برایشان مشکلاتی پیش آمد اما فرد اجازه نداد که پای شکسته‌اش را در ایران عمل کنیم و گفت که باید به کشور خودم برگردم.

البته سطح خدمات پزشکی ما بالا آمده ‌است ولی مسئله این است که باید این اطمینان به گردشگر داده شود که وقتی مسئله‌ای برایش پیش آمد، با کیفیت بالای خدمات پزشکی مواجه خواهد شد. مسئله‌ی مهم دیگر بیمه‌هایی هستند که برای گردشگر تعریف می‌شوند. این‌ها باید بیمه‌هایی باشند که خدمات را به آن‌ها ارائه کنند. گردشگر وقتی به ایران می‌آید، یا در خارج از ایران بیمه می‌شود و یا داخل ایران. شرکت‌های بیمه‌ی ما باید با شرکت‌های بیمه‌ی خارجی که فرد گردشگر را بیمه کرده، ارتباط داشته باشند تا بتوانند خدمات خوبی به او ارائه کنند. وگرنه گردشگر احساس می‌کند که اگر مسئله‌ای برایش پیش بیاید، نمی‌تواند سرویس لازم را بگیرد. این سرویس‌ها و امکانات شاید در شهرهای مرکز استان‌ها در ایران باشند. اما گردشگر فقط در شهر نیست. گردشگر ممکن است برای سیاحت به روستاها هم برود. ما باید پیش‌بینی‌هایی را بکنیم که این گردشگر راضی برگردد.

آیا ریسک سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری ایران بالاست؟

بله ریسک بالاست.

دلیلش چیست؟

روند فعلی در سرمایه‌گذاری خارجی در کشور ما نشان می‌دهد که خیلی از این امر استقبال نشده ‌است. در کشورهای همسایه، در صورت سرمایه‌گذاری این اطمینان کافی وجود دارد که هر زمانی که خواستند، سرمایه‌شان را بدون مانع خارج کنند. ما کشوری هستیم که زمینه‌ی سرمایه‌گذاری زیادی داریم اما چنین اعتمادی وجود ندارد.

فکر می‌کنید دلیل این عدم اعتماد چیست؟

به مسائل مختلفی مربوط می‌شود. یکی از آن‌ها اقتصاد ماست. شما در برخی از کشورها، دوساعته می‌توانید ثبت شرکت کنید و امتیاز بگیرید. اما هنوز قوانین و مقررات ما به صورتی نیست که کسی بیاید و به راحتی سرمایه‌گذاری کند و سرمایه‌اش پویایی لازم را داشته باشد و بتواند به راحتی سود سرمایه‌اش را خارج کرده و یا این‌که سرمایه‌گذاری جدیدی داشته باشد. بوروکراسی ما در این حوزه بسیار طولانی و زیاد است.

چطور کشورهای همسایه‌ی ما، به ویژه کشورهای سواحل جنوبی خلیج فارس مانند امارات متحده و عربستان که از آثار تاریخی معروفی هم برخوردار نیستند نسبت به جذب گردشگر موفق‌تر از ایران عمل کرده‌اند؟

این کشورها علی‌رغم داشتن جاذبه‌های تاریخی، جاذبه‌های غیرتاریخی‌ای آماده کرده‌اند که می‌تواند گردشگران را جذب کند. این کارها هم با سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد. در همه‌ی دنیا، مجموعه‌های رفاهی بزرگی داریم که برای جوانان و نوجوانان جاذبه دارند. در کشورهایی چون فرانسه و ژاپن و در کشورهای دیگر می‌بینیم که شهرک‌های بزرگی ساخته شده که برای تفریح استفاده می‌شوند. اما همین الان در خود تهران اگر گروهی بخواهند تفریحاتی داشته باشند، خیلی محدود هستند. ولی آن‌ها به میزانی جاذبه ایجاد کرده‌اند که بتوانند بخشی از اوقات فراغتشان را صرف کنند و با رضایت کامل از آن‌جا خارج شوند. یعنی با امور دست‌ساز بشر، ساختاری را برای استراحت، گردش و تفریح آماده می‌کنند. ما نمی‌توانیم صرفاً به جاذبه‌های تاریخی‌مان اکتفا کنیم.

همان‌طور که در جریان هستید طی سال‌های اخیر عربستان بودجه‌ی کلانی صرف آماده‌سازی زیرساخت‌های خودش و هم‌چنین تبلیغات کرده تا جذب گردشگر کند. مثلاً اخیراً برخی شخصیت‌های مطرح در سطح جهان مانند لیونل مسی در کمپین تبلیغاتی عربستان برای جذب گردشگر مشارکت کردند با این هدف که نگاه شهروندان غربی را نسبت به این کشور و فرهنگ بسته‌ی آن تغییر دهند. آیا با توجه به شرایط اجتماعی-سیاسی ایران و نوع حاکمیت، اساساً اتخاذ رویکرد مشابهی مقدور است؟

به چند دلیل امکانش وجود ندارد. یکی شرایط اقتصادی است. آن‌ها هزینه‌های سنگینی می‌کنند که کسانی مانند رونالدو و یا مسی را به آن‌جا ببرند و از برند آن‌ها برای معرفی جاذبه‌هایشان استفاده کنند. اما ما این امکان را نداریم. هم‌چنین شاید آن‌ها هم علاقه‌ای نداشته باشند که در تیم‌های ما بازی کنند. هر دوی این موضوعات را باید کنار هم قرار داد.

در واقع امکان این‌که ما بخواهیم شخصیتی بین‌المللی را جذب کنیم و از ظرفیت او برای خودمان برندسازی کنیم، وجود ندارد. ولی خودمان چیزهایی داریم که در صورت پرداخت درست به آن‌ها و آماده‌سازی شرایط، می‌توانیم باعث ورود انبوه گردشگران شویم. هیچ کدام از کشورهای عربی آثار باستانی مشابه ما را ندارند. چند موردی هم که در عراق هست، به تاریخ قدیمی ایران باز می‌گردد. ولی برای این امر نیازمند امکانات تفریحی، گردشگری، اقامتی و از همه مهم‌تر نیروی انسانی هستیم که بخواهند به این گردشگران سرویس بدهند. آن کشورها سال‌های سال بر روی این زمینه کار کرده‌اند. مثلاً کشوری مانند سنگاپور، کاملاً توریستی است و مردم هم علاقمند هستند که دیگران بیایند و این کشور را ببینند. چون نیروی انسانی مربوطش را برای این صنعت تربیت کرده‌ است. ولی ما هنوز راه درازی برای این‌که بتوانیم خدمات و سرویس مناسب به گردشگران ارائه کنیم در پیش داریم.

آیا برخی سیاست‌ها در خصوص پوشش و مسائل فرهنگی از سوی حاکمیت موجب عدم رونق گردشگری نشده؟

گردشگرانی که به کشور ما می‌آیند مطالعه می‌کنند و می‌دانند که مقررات و ضوابط کشور ما چیست. اغلب هم ضریب سنی بالایی دارند. یعنی اغلب بازنشسته‌ها و یا بالای ۶۰ تا ۷۰ سال هستند. آن‌ها خیلی این مسائل برایشان مهم نیست و اگر مقررات و ضوابط را از قبل به آن‌ها بگویند، آن را قبول می‌کنند که بیایند و آثار تاریخی ما و کشوری متفاوت در خاورمیانه را ببینند. ضوابط ما را هم رعایت می‌کنند. اما اگر بخواهیم قشر جوان را در نظر بگیریم، آن‌ها شاید درخواست‌هایی داشته باشند و بخواهند راحت‌تر باشند. ما هم با توجه به شرایطی که داریم نمی‌توانیم آن‌ها را برایشان فراهم کنیم.

فکر می‌کنید امکانی هست که بیش‌تر گردشگران جوان‌تر جذب شوند؟

راه حل می‌تواند در این باشد که در زمینه‌های دیگری کار کنیم. مثلاً ما اخیراً در بحث گردشگری خوراک فعال شده‌ایم. ما در استان‌های مختلف تنوع غذایی بسیار بالایی داریم. این می‌تواند برای جوانان جاذبه باشد.

اما به طور کلی به نظر من برای توسعه‌ گردشگری توجه بیش‌تر به اماکن سنتی در کشور و بوم‌گردی اهمیت دارد. یک خارجی که به کشور ما می‌آید، شاید برایش مهم باشد که در هتل پنج ستاره اقامت کند و سرویس خوب بگیرد. ولی اگر ما آن سرویس خوب را در مجموعه‌هایی با تم سنتی و معماری ایرانی خودمان ارائه دهیم، بیش‌تر مورد پسند قرار می‌گیرد. برخی شهرهای ما مقداری آمادگی پیدا کرده‌اند اما این سراسری نیست. مثلاً این امکانات را در ارتباط با شهر سوخته و یا منطقه‌ی چغازنبیل نداریم. تصور کنید که فرد گردشگر بخواهد یکی-دو روزی در این مناطق اقامت کند و مثلاً از طلوع خورشید عکس‌برداری کند؛ ما فاصله‌ی زیادی تا این امکان در این اماکن داریم. در واقع رفت‌وآمد برای گردشگران در این مناطق بسیار سخت است. ما باید امکانات اقامتی مناسبی در کنار این مراکز تاریخی و جاذبه‌های طبیعی‌مان داشته باشیم. مثلاً در خرم‌آباد آبشارهای متعددی داریم. ولی بر روی این مناطق و استان‌های زاگرس نشین‌مان آن‌قدر کار نکرده‌ایم که بتوانیم جاذبه‌های طبیعی‌مان را به خوبی نشان دهیم. گاهی جاذبه‌های طبیعی ما هم مانند جاذبه‌های تاریخی‌مان در دنیا منحصر به فرد است. اما به شرطی که با برنامه‌ریزی درست بتوانیم امکانات اقامتی را برای گردشگران فراهم کنیم.

البته باز انواع مختلفی از گردشگر به کشور ما می‌آیند. مثلاً گروه‌هایی برای کوه‌نوردی و فتح قله‌ی دماوند و یا عده‌ای برای کویرنوردی به ایران می‌آیند. این‌ها خیلی به دنبال اقامت در شهرها نیستند. این امور هر کدام زمینه‌های خودش را نیاز دارد که به تدریج می‌توانیم بر اساس اولویت‌ها به آن‌ها بپردازیم.

به استان‌های زاگرس‌نشین اشاره کردید. ما استان سیستان‌وبلوچستان را هم داریم که نیاز به توسعه دارد. علی‌رغم این‌که این استان‌ها جاذبه‌های گردشگری بسیاری دارند، سطح درآمد استانی در چنین استان‌هایی پایین است. چه می‌شود کرد که با توسعه‌ صنعت گردشگری به این استان‌های کشور یاری رسانده شود؟

باید طرح جامع گردشگری‌مان را جدی بگیریم. چون در این طرح می‌توان همه‌ی این جاذبه‌ها و انواع گردشگری‌ها را دید. مثلاً چیزی که کم‌تر دیده می‌شود، گردشگری ورزشی است. اگر چند استادیوم تجهیز شوند، می‌شود مسابقاتی طراحی کرد و تورهای مختلف به ایران بیایند. این‌ها برای ورود و خروج هزینه می‌کنند. گردشگری سلامت هم برای کسانی است که برای معالجه به ایران می‌آیند. آمار این گردشگری در سال گذشته به دلیل کیفیت خدمات پزشکی قابل توجه بوده ‌است. چشم پزشکی و یا جراحی زیبایی ما رشد کرده و در منطقه نمونه ‌است. اغلب هم گردشگرانی از کشورهای هم‌جوار برای معالجه و یا عمل زیبایی می‌آیند. مدت‌هاست که وزارت بهداشت و انجمن‌های تخصصی روی این زمینه کار می‌کنند و به نظر من هم این زمینه‌ای است که می‌تواند به توسعه‌ گردشگری در کشور کمک کند.

مهرماه ۱۴۰۰ در گفتگویی با خبرگزاری ایرنا گفته بودید که گردشگری در دوران جدید رویدادمحور می‌شود. با توجه به این‌که کشور ما از رویدادهای جهانی دور افتاده، آیا می‌توان نسبت به آینده‌ی گردشگری در ایران امید داشت؟

اگر بگوییم که می‌خواهیم مانند قطر –که مسابقات جام جهانی و جام ملت‌های آسیا را برگزار کرد— عمل کنیم، تقریباً غیرممکن است چرا که کشوری مانند قطر سال‌های سال است که در مجامع بین‌المللی حضور دارد و روی این مسائل کار کرده و بسترهایش را آماده کرده‌.

برای بحث گردشگری رویداد محور، باید تعاریف جدیدی در گردشگری کشورمان ایجاد کنیم و جشنواره‌هایی تعریف کنیم. مثلاً در همین موضوع غذا که مطرح کردم، می‌توان انواع و اقسام جشنواره‌ها را داشت. در فاز اول این را می‌توانیم برای سفارت‌خانه‌هایی که در کشور هستند ایجاد کنیم. در هر سفارت‌خانه عده‌ای کارمند وجود دارد و گروهی تردد می‌کنند. عده‌ای هم برای کارهای اقتصادی، صنعتی، سیاسی و غیره می‌آیند. ما باید در کنار کارهایشان، برایشان برنامه‌ی گردشگری تنظیم کنیم. این به تعریف ما از گردشگری بر می‌گردد. هر فرد یک بار می‌رود و مکان‌هایی مانند تخت جمشید و یا مسجد شیخ لطف‌الله را می‌بیند. اما اگر جاذبه‌هایی باشد که نوآوری در آن‌ها باشد، افراد هم علاقمند می‌شوند که در کنار کارهای اصلی‌شان، بروند و این جاذبه‌ها را ببینند و در این برنامه‌ها شرکت کنند. بحث من در گردشگری رویدادمحور چنین موضوعاتی است.

آیا شما، با توجه به مسئولیتتان در انجمن گردشگری ایران، فکر می‌کنید که مسئله‌ی صنعت گردشگری برای مدیران و مسئولان در ایران جدی است و یا برایشان جنبه‌ی فانتزی و تفننی دارد؟

باید ببینیم که مسئله‌ی‌ گردشگری برای ما اقتصادی-فرهنگی است یا فرهنگی-اقتصادی، چرا که تعاریف این دو با یکدیگر متفاوت است. اگر اولویت را اقتصادی و منفعت مالی برای کشور ببینیم، تعریف متفاوت است چرا که گردشگری مبتنی بر درآمد و ارزآوری اقتصادی، تعریف خاص خودش را دارد. ولی اگر اولویت را با فرهنگی ببینیم، نباید انتظار گردشگران انبوه را داشته باشیم چرا که این مسئله بسیار زمان‌بر است؛ هرچند که می‌تواند تأثیرگذار باشد. مثلاً در ترکیه، مراسم مولانا در قونیه برگزار می‌شود. ولی ما تعداد زیادی جاذبه‌های مهم بین‌المللی مانند حافظ، سعدی و یا شمس تبریزی را داریم که برایشان رویداد تعریف نمی‌کنیم. می‌توانیم مراسم و شب‌های مولانا شناسی، سعدی شناسی و حافظ شناسی داشته باشیم که هر کدام از این‌ها می‌توانند برای جذب گردشگر موضوعی خاص در فصول مختلف سال باشند. البته آیین‌های مذهبی خاص دیگری مانند قالی‌شویان کاشان را هم داریم که کسانی که می‌آیند محدود است. اما در نظر داشته باشید که ما حتی در این زمینه‌ و اولویت قرار دادن گردشگری فرهنگی هم موفق عمل نکرده‌ایم.

با سپاس از وقتی که در اختیار ماهنامه‌ی خط صلح قرار دادید.

مطالب مرتـبط

    • سیاره‌ی تنها: صد و پنجاه‌ و چهارمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاه‌وسومین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاه‌ودومین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاه‌ویکمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد
    • صدوپنجاهمین شماره از ماهنامه‌ی خط صلح منتشر شد

برچسب ها: توریست توریسم جواد قاسمی خط صلح خط صلح 154 رشد اقتصادی صنعت گردشگری علی کلائی گردشگران گردشگری لیونل مسی ماهنامه خط صلح

بدون نظر

نظر بگذارید

منبع خبر: هرانا

اخبار مرتبط: جواد قاسمی: اولین شرط توسعه گردشگری، امنیت است/ علی کلائی