قصه‌های بد برای بچه‌های خوب!

ادبیات کودک و نوجوان به‌عنوان یکی از حوزه‌های مهم ادبیات، نقش بسیار مهمی در تربیت و توسعه فرهنگی نسل جوان دارد. تقویت آثار ادبی با مخاطب کودکان و نوجوانان در شکل‌دهی به رشد فکری، عاطفی و اجتماعی جوانان اهمیت زیادی دارد و در عین حال به بافت فرهنگی و جامعه نیز کمک می‌کند. این رونق در ادبیات کودکان و نوجوانان مزایای بسیاری را ارائه می‌دهد که فراتر از سرگرمی صرف است و نقشی اساسی در پرورش خلاقیت بر پرورش همدلی و القای روح متعالی به مطالعه دارد.
   
ابزاری برای تفکر انتقادی و رشد اجتماعی
خلق آثار ادبی متناسب با مخاطبان جوان، فرصت ارزشمندی برای محک فکری و رشد شناختی فراهم می‌کند. از طریق روایت‌های جذاب، شخصیت‌های پر جنب و جوش و محیط‌های تخیلی، کودکان و نوجوانان درمعرض ایده‌ها، دیدگاه‌ها و تجربیات جدیدی قرار می‌گیرند که افق دید آنها را گسترش می‌دهد و کنجکاوی آنها را برمی‌انگیزد.خواندن تفکر انتقادی، مهارت‌های حل مسأله و رشد زبان راتشویق می‌کند وپایه‌های موفقیت تحصیلی ویادگیری مادام‌العمررامی‌سازد. علاوه بر این، ادبیات کودکان و نوجوانان به‌عنوان ابزار قدرتمندی برای کاوش عاطفی و رشد اجتماعی عمل می‌کند.  آثار ادبی با کنکاش در پیچیدگی‌های عواطف انسانی، روابط و معضلات اخلاقی، فضای امنی را برای خوانندگان فراهم می‌کنند تا با احساسات پیچیده درگیر شوند، همدلی را توسعه و هوش هیجانی را پرورش دهند. شخصیت‌هایی که با چالش‌ها، غلبه بر ناملایمات و ایجاد ارتباطات معنی‌دار مواجه می‌شوند، عمیقا روی خوانندگان این رده‌های سنی تأثیر می‌گذارند. بنابراین رونق آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان کمک قابل‌توجهی به غنی‌سازی فرهنگی و تنوع جامعه می‌کند. اگر‌چه این حوزه از گذشته‌ها تاکنون در جامعه فرهنگی ایران پررنگ و نسبتا موفق بوده اما نیاز به آسیب‌شناسی و بررسی عمیق‌تر آن در وضعیت کنونی احساس می‌شود. 
   
غلبه بازار بر کیفیت
اولین دلیل مهم برای آسیب‌شناسی این حوزه، تأثیر بی‌توجهی به کیفیت محتوا و محدودیت‌های محتوایی است. بسیاری از آثار ادبیات کودک و نوجوان در ایران، به‌دلیل رویکردها و استراتژی‌های بازاریابی بیشتر به جذب مخاطب و فروش کتاب تمرکز کرده‌اند تا به ارتقای سطح کیفی محتوا و پیام‌های فرهنگی. دومین دلیل مهم برای آسیب‌شناسی این حوزه، فرار از پویایی‌ها و چالش‌های فرهنگی و اجتماعی معاصر است. بسیاری از آثار ادبیات کودک و نوجوان، به‌دلیل نگاه بازگشتی به گذشته یا محدودیت در تطبیق با مسائل واقعی و معاصر، از ارتباط مؤثر با نسل جوان عاری هستند. سومین دلیل، نیاز به توسعه پژوهش‌های علمی و آکادمیک در زمینه ادبیات کودک و نوجوان است. در ایران، توجه به تحقیقات و پژوهش‌های علمی در این حوزه به‌مراتب کمتر از سایر حوزه‌های ادبیات است که این امر تا حدودی به کاهش کیفیت و ارزش آثار این حوزه منجر شده‌است. در نتیجه، آسیب‌شناسی ادبیات کودک و نوجوان در ایران ضروری است تا بتوانیم مسیرهای بهبود و ارتقای این حوزه را شناسایی و اجرا کنیم و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی نهادینه شده در آن را تقویت کنیم. در این پژوهشنامه با نگاهی آسیب‌شناسانه مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی این حوزه شناسایی شده‌اند. 
   
ساختارهایی که ایراد دارند
بخشی از چالش‌های عمده ادبیات داستانی کودک و نوجوان به‌وجود مشکلات ساختاری در این گونه ادبی برمی‌گردد. این مشکلات گرچه از قدیم وجود داشته‌اند اما در دوران کرونا تشدید شده‌است.ادبیات کودک و نوجوان در ایران همانند بسیاری از حوزه‌های دیگر در دوران کرونا تحت تأثیر قرار گرفته است. با شیوع ویروس کرونا و اجرای سیاست‌های فاصله‌گذاری اجتماعی، فروش کتاب‌های فیزیکی کاهش و در عوض فروش کتاب‌های الکترونیکی افزایش یافت. همچنین برخی ناشران و نویسندگان نیز در این دوران به صورت آنلاین فعالیت کرده‌اند و به انتشار کتاب‌های الکترونیکی و فعالیت در فضای مجازی پرداخته‌اند. اگرچه در این دوران کتب بسیار بدیع و خلاقانه‌ای هم مرتبط با موضوع کرونا به چاپ رسید اما در هر حال نمی‌توان از آسیب‌های این دوره بربازار نشر چشم پوشید. از سوی دیگر، حتی کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند، به‌خوبی به دست مخاطبان نمی‌رسند.در بعضی موارد، کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به‌دلیل کمبود فضای فروش در کتابفروشی‌ها و همچنین نیاز به تبلیغات مناسب، فروش مناسبی ندارند و این موضوع می‌تواند باعث کاهش تعداد مخاطبان و به نوعی باعث عدم توسعه ادبیات داستانی کودک و نوجوان شود. در نظر گرفتن غرفه‌ها یا فروشگاه‌ها و سایت‌هایی ویژه آثار ادبی کودک و نوجوان در سراسر کشور و برندسازی در این زمینه می‌تواند تأثیر به‌سزایی داشته باشد. اگرچه تزریق بودجه‌های دولتی به فرهنگ ضرورتا امری مثبت نیست اما پشتیبانی دولتی لزوما به معنای پشتیبانی مادی نیست و ثانیا حتی در معنای مادی هم در حوزه گسترش و غنا‌بخشی به ادبیات کودک و نوجوان بسیار مفید فایده خواهد بود(حداقل تا زمانی که این حوزه به خود متکی شود). در برخی کشورها دولت برای پشتیبانی از ادبیات داستانی کودک و نوجوان، برنامه‌ها و سیاست‌هایی ارائه می‌دهد اما در ایران، حمایت دولتی از این حوزه کمتر است که می‌تواند باعث کاهش انگیزه نویسندگان و ناشران شود. نویسندگان و ناشران در ایران به‌دلیل کمبود حمایت مالی و حمایت دولتی برای انتشار توسعه کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان، اغلب با مشکلات مالی مواجه می‌شوند. این مسأله ممکن است باعث کاهش تعداد کتاب‌های جدید و همچنین کاهش کیفیت آنها شود. کاهش کیفیت کتاب‌های این حوزه در مواردی نیز به‌دلیل مشکلات فنی و عقب‌ماندگی صنعت نشر ایران از روند رو به رشد این صنعت در جهان است. در بعضی از موارد، کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به‌دلیل مشکلات فنی از جمله چاپ نادرست و گرافیک نامناسب با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند که ممکن است باعث کاهش کیفیت کتاب شوند. این درحالی است که اگر به همه ظرفیت‌های موجود در کشور توجه شود، می‌توان به برخی از این مشکلات غلبه کرد. در حوزه فنی، نزدیک‌شدن بیشتر صنعت نشر به شرکت‌های دانش‌بنیان می‌تواند به حل این مشکل کمک کند. همچنین به این دلیل که ناشران ترجیح می‌دهند کتب خود را با هزینه پایین‌تر منتشر کنند، می‌کوشند از تصویرسازی‌های آماده یا انجام شده توسط افراد خارجی استفاده کنند؛ چون تأثیر گرافیک در آثار کودک و نوجوان گاه می‌تواند حتی از محتوا بیشتر باشد، اعتماد و اتکای بیشتر به تصویرسازان خلاق و خوش‌ذوق ایرانی می‌تواند به نشر ایران، کمک بیشتری کند. 
   
فراموشی نیازسنجی
هم‌ نسل والدین و هم نسل فرزندان دچار تغییر و تحولاتی شده‌اند اما به نظر می‌رسد که دست‌اندرکاران ادبیات کودک و نوجوان به‌ویژه در دهه اخیر درک دقیق و جامعی از نیاز مخاطبان و تغییر نگاه آنها ندارند. به همین خاطر احتمالا این موضوع باعث کاهش نسبی فروش کتاب‌ها شده‌است.علاوه بر این، تغییر ساختاری در رسانه‎‌های مورد توجه کودک و نوجوان نیز باعث شده‌است این حوزه تحت تأثیر قرار گیرد. استفاده زیاد از رسانه‌های دیجیتالی مانند تلفن‌همراه، تبلت و کامپیوتر باعث کاهش تمایل کودکان و نوجوانان به خواندن کتاب‌های داستانی شده و نیاز به کتاب‌های چاپی هم کاهش یافته‌است. از سوی دیگر به منظور غنا‌بخشی به محتواهای جایگزین آثار چاپی در این حوزه در بستر دیجیتال هم سیاست‌گذاری نشده و تدابیری اندیشیده نشده است. بخشی مهمی از این مشکل به این برمی‌گردد که در کشور ما به فرهنگ کتابخوانی کمتر از گذشته توجه می‌شود؛ به‌خصوص با رواج بسترهای الکترونیک فرهنگ مطالعه در هر حال تغییراتی پیدا کرده‌است. بسیاری از والدین به آثار ادبی کودک و نوجوان به چشم تفریح و سرگرمی نگاه می‌کنند و جنبه‌های آموزشی و پرورشی آن را در نظر نمی‌گیرند؛ البته کیفیت و کمیت فرهنگ‌سازی از سوی نظام آموزشی رسمی هم در این زمینه مؤثر بوده است. در هر حال والدین و نگرش‌های آنها، رکن مهمی در رونق آثار ادبی این عرصه به‌شمار می‌رود. رده‌بندی سنی آثار کودک و نوجوان راهنمای خوبی برای والدین برای آشنایی با کتاب‌های متناسب برای فرزندان‌شان است اما این رده‌بندی سال‌هاست متناسب با تغییرات اجتماعی ایران مورد بررسی و پژوهش قرار نگرفته و به‌طور دقیق‌تر برای هر رده‌بندی، نیازهای محتوایی آن مشخص نشده‌است. البته در این زمینه، تلاشی از چندسال قبل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صورت گرفته‌است ولی به نظر می‌رسد همچنان جای پژوهش جدی در این حوزه خالی است. البته باید تأکید کرد که بخشی از بار معرفی هر گونه ادبی و هنری را نقد تخصصی برعهده دارد اما نقد ادبیات کودک و نوجوان نسبت به سایر حوزه‌های ادبی بسیار کمتر است و میزان نقادی که در حال حاضر وجود دارد بسیار کمتر از آن است که بتواند باعث توسعه ادبیات در این حوزه شود. 
   
محتواهایی که جذاب نیستند
بخش قابل‌توجهی از آثار ادبی منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان، ترجمه آثار کودک و نوجوان خارجی هستند بنابراین در بسیاری موارد با آموزه‌ها و فرهنگ بومی جامعه ایران تفاوت بسیاری دارند و چه‌بسا در برخی موارد، آموزه‌های نادرستی را منتقل کنند.  دلیل اصلی علاقه ناشران به ترجمه، این است که به‌دلیل عدم پایبندی به کپی‌رایت، هزینه‌های مربوط به حق‌التألیف و تصویرگری در این گونه کتاب‌ها، پرداخت نمی‌شود.البته مشکل تنها در علاقه شدید به ترجمه به‌دلیل قیمت تمام‌شده کمتر کتاب نیست، در برخی موارد، کتاب‌های داستانی خارجی که برای کودکان و نوجوانان به زبان فارسی ترجمه شده‌اند، به‌دلیل کیفیت پایین ترجمه یا از دست دادن جزئیات و اصطلاحات، ممکن است باعث کاهش کیفیت کتاب شوند و از جذابیت آن کاسته شود. در کنار ترجمه‌زدگی، باید به بی‌تفاوتی به حوزه‌های اساسی زیست اجتماعی در بسیاری از آثار تألیفی اشاره کرد. در حال حاضر کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان اغلب از دیدگاه‌ها و سیاست‌های مدیران نشر پیروی می‌کنند و بخش قابل‌توجهی از آنها به مسائل اجتماعی مهم توجهی ندارند و حتی ممکن است به تولید محتوا در این زمینه اعتقادی نداشته باشند. در بیشتر موارد نیز روی مسائل خانوادگی و شخصی تمرکز شده و توجه کافی به مسائل اجتماعی مهم که نشده‌است. این موضوع به‌تدریج باعث می‌شود تا کودک و نوجوان نسبت به مسائل جامعه بی‌تفاوت باشند و در آینده نیز چندان احساس مسئولیتی در این زمینه نداشته باشند. همچنین نویسندگان و ناشران کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان نتوانسته‌اند داستان‌های سنتی را به شکلی جذاب و متناسب با مخاطبان مدرن، ارائه کنند و بخشی از این تلاش‌ها هم از نظر نوع زبان و محتوای اثر قابل نقد هستند. نگاه کلیشه‌ای و فقدان خلاقیت و نوآوری در به‌کارگیری سوژه‌های اقتباسی یا تلاش برای ایجاد ارزش‌افزوده در آنها و از دیگر نقاط ضعف این حوزه به‌شمار می‌رود.در این میان، باید به این نکته هم توجه داشت که گروه زیادی ازنویسندگان ایرانی دراین حوزه ازدیدگاه حرفه‌ای برخوردار نیستند و آثارشان جذابیتی برای مخاطبان ندارد.حوزه کودک و نوجوان حوزه حساسی است و تولید محتوا دراین عرصه باید با ظرافت‌های خاص صورت گیرد.بخشی از نویسندگان کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به‌دلیل کمبود تخصص و تجربه لازم در این زمینه، نمی‌توانند محتوایی با کیفیت، سازنده سالم و جذاب برای خوانندگان خود ارائه دهند. همچنین بخشی از ناشران این عرصه نیز از سیاست‌گذاری مبتنی بر تخصص برای تولید و نشر آثار برخوردار نیستند. این مسأله، باعث شده در این حوزه که بیش از هر حوزه دیگری به خلاقیت و نوآوری نیاز دارد، شاهد انتشار انبوهی از کتاب‌های ملال‌آور و تقلیدی باشیم.آثار داستانی کودک و نوجوان در ایران غالبا تنها به چند سبک داستانی محدود می‌شوند و عدم تنوع سبکی گاه باعث کاهش جذابیت کتاب شده‌است. ضمن این‌که عمده کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به چند موضوع مشخص محدود می‌شوند و عدم تنوع موضوعی می‌تواند به‌عنوان یکی از آسیب‌ها در این زمینه محسوب شود.همچنین بی‌توجهی به تنوعات فرهنگ ایران نیزمی‌تواند نقطه‌ضعف مهم دیگری دراین حوزه باشد. بیشتر کتاب‌های این حوزه به‌ویژه درآثار ناشران بخش خصوصی به داستان‌های خانوادگی ومدرسه‌ای محدود می‌شوند وتنوع در موضوعات داستانی می‌تواند بیشتر از این باشد. 
   
مخاطبانی که ناشناخته مانده‌اند
آثار کودک و نوجوان روی موضوعات اجتماعی و سیاسی کمتر تمرکز دارند، در حالی که این موضوعات اگر به درستی و حساب شده کار شوند، می‌توانند باعث آگاهی‌بخشی و تغییر نگرش کودکان و نوجوانان شوند. عدم توجه به موضوعات اجتماعی و سیاسی تبعاتی از قبیل کاهش دانش اجتماعی و سیاسی کودکان و نوجوانان، بیگانگی با ارزش‌های نظام سیاسی، عدم ارتقای اندیشه ی کودکان و نوجوانان، عدم مسئولیت‌پذیری اجتماعی و تاثیر غیر‌مستقیم بر بحران‌های اجتماعی در آینده راخواهند داشت.همچنین توجه به تنوع فرهنگی و قومی در شخصیت‌های داستانی ادبیات کودک و نوجوان، به‌عنوان یکی از موضوعات مهم و حیاتی می‌تواند به چندین شکل مفید واقع شود. با این حال در آثار ادبی برای کودکان و نوجوانان به این موضوع توجه کافی نشده است. آثار موجود روی شخصیت‌هایی با تنوع فرهنگی و قومی کمتر تمرکز دارند، در حالی که شخصیت‌های متنوع می‌توانند باعث تقویت هویت فردی و تفکرات گوناگون شوند. عدم توجه به شخصیت‌های داستانی با تنوع فرهنگی و قومی، می‌تواند از جنبه‌هایی نظیر کاهش توجه به ارزش‌های چند فرهنگی، عدم شناخت فرهنگ‌های مختلف و ضعف استقلال فکری در مواجهه با پدیده‌های فرهنگی جدید، مشکلاتی را به‌دنبال داشته باشد. در برخی موارد کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به تنوع فرهنگی، زبانی و گویشی در ایران توجه کافی ندارند و این مسأله می‌تواند از یک‌سو باعث تأثیرگذاری نامطلوب بر خرده‌فرهنگ‌ها شود و از سوی دیگر باعث عدم جذب مخاطبان با زبان‌ها، گویش‌ها و فرهنگ‌های مختلف شود. بی‌توجهی به مخاطبان و نیازهای مختلف فرهنگی، زیستی و تنوع شخصیتی آنها یکی از دلیل‌های عدم جذابیت کتاب‌های تألیفی است.برای مثال نویسندگان ایرانی به کودکان و نوجوانان گروه‌های خاصی که دارای نیازهای ویژه هستند (مانند کودکان کم توانای بینایی یا کودکان با اختلالات یادگیری) و نوع یادگیری‌شان هم متفاوت است، اعتنایی ندارند و برای آنان کتاب نمی‌نویسند. 
   
داستان و دیگر هیچ
همچنین با وجود این‌که کودکان و نوجوانانی که مربوط به جامعه مهاجران به ایران هستند، جمعیت قابل‌توجهی دارند اما نسبت به این حوزه و تلاش برای ترویج فرهنگ و هویت ایرانی میان آنها توجه چندانی نگرفته است. ازسوی دیگر در جامعه ایران هنوز هم عامل جنسیت از نظر فرهنگی متمایز است و هر کدام از جنسیت‌های مذکر و مؤنث ویژگی‌های هویتی مخصوص به خود را دارند اما بخش قابل‌توجهی از آثار به این تمایز بی‌توجه‌اند و تحت تأثیر فرهنگ در سایر جوامع تفاوت‌های جنسیتی را در نظر نمی‌گیرند. این مسأله نیاز به آسیب‌شناسی بیشتر و سیاست‌گذاری دارد. در برخی آثار ادبی کودک و نوجوان، به ویژگی‌های زبانی کمتر توجه شده‌است و این مسأله می‌تواند باعث کاهش جذابیت و قابلیت درک داستان برای خوانندگان جوان شود. برخی از این مشکلات شامل استفاده از واژگان پیچیده و نامفهوم، ساختار جملات پیچیده و غیر‌مناسب، عدم استفاده از تصاویر جذاب و واضح، استفاده از اصطلاحات و اشارات فرهنگی بدون توضیح مناسب و مواردی از این دست می‌شوند. بخش دیگری از آثار نیز روی کلمات ساده و محدود تمرکز دارند و توجه کافی به گسترش دایره لغات کودکان و نوجوانان نشده است. بخش قابل‌توجهی از آثار بر قسمت‌های سرگرم‌کننده داستان تمرکز دارند و نیازهای روانی کودکان، مانند تقویت خود اعتمادی و توانایی‌های اجتماعی، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند. در حالی‌که باید علاوه بر داشتن داستانی جذاب و مفهومی به نیازهای روانی کودکان نیز توجه شود. نویسندگان و ناشران باید در تهیه آثاری برای کودکان و نوجوانان به عواملی مانند سن، شخصیت، تجربه‌های پیشین و نیازهای روانی آنها توجه کنند. این نیازهای روانی شامل مواردی مانند نیاز به تأیید و تشویق، نیاز به شناخت خود، نیاز به امنیت، نیاز به عدالت و... است. همچنین با توجه به این‌که کودکان و نوجوانان در دوران رشد و تحول قرار دارند، نیاز به کتاب‌های داستانی با محتوای اجتماعی و روان‌شناختی که به آنها در فرآیند رشد تحول کمک کنند، وجود دارد. ادبیات کودک و نوجوان ایران، بیشتر به وجه داستان‌پردازانه تکیه کرده است و با توجه به پیشرفت فناوری و افزایش استفاده از آن توسط کودکان و نوجوانان، لازم است کتاب‌های این حوزه تقویت شوند. آثار ادبی با محتوای فناوری می‌توانند به کودکان و نوجوانان کمک کنند تا بهتر با دنیای دیجیتال آشنا شوند و درک بهتری از تکنولوژی‌های مختلف داشته باشند. این کتاب‌ها می‌توانند به کودکان و نوجوانان آموزش دهند که چگونه از فناوری‌ها به نحو احسن استفاده کنند تا آسیب‌های آنها به حداقل برسد و در عین حال به آنها کمک کنند تا مهارت‌های خوبی در استفاده از دنیای دیجیتال پیدا کنند. 

چند نکته

۱- ادبیات کودک و نوجوان در ایران همانند بسیاری از حوزه‌های دیگر در دوران کرونا تحت تأثیر قرار گرفته است. با شیوع ویروس کرونا و اجرای سیاست‌های فاصله‌گذاری اجتماعی، فروش کتاب‌های فیزیکی، کاهش و در عوض فروش کتاب‌های الکترونیکی افزایش یافت. برخی ناشران و نویسندگان نیز در این دوران به صورت برخط فعالیت کرده‌اند و به انتشار کتاب‌های الکترونیکی و فعالیت در فضای مجازی پرداخته‌اند. اگرچه در این دوران کتب خلاقانه‌ای هم مرتبط با موضوع کرونا به چاپ رسید اما در هر حال نمی‌توان از آسیب‌های این دوره بر بازار نشر چشم پوشید. 

۲- درحال حاضر بیشتر کتاب‌های داستانی کودک ونوجوان ازدیدگاه‌ها و سیاست‌های مدیران نشر پیروی می‌کنند و بخش قابل‌توجهی از آنها به مسائل اجتماعی مهم توجهی ندارند وحتی برخی ناشران به تولید محتوا در این زمینه اعتقادی ندارند. در بیشتر موارد نیز روی مسائل خانوادگی و شخصی متمرکز شده، توجه کافی به مسائل اجتماعی مهم نشده‌است. این موضوع به‌تدریج باعث می‌شود تا کودک و نوجوان نسبت به مسائل جامعه بی‌تفاوت باشند و در آینده نیز چندان احساس مسئولیتی در این زمینه نداشته باشند. 

۳- استفاده زیاد از رسانه‌های دیجیتالی باعث کاهش تمایل کودکان و نوجوانان به خواندن کتاب‌های داستانی چاپی شده‌است. از سوی دیگر به منظور غنا‌بخشی به محتواهای جایگزین آثار چاپی در این حوزه در بستر دیجیتال هم سیاست‌گذاری نشده و تدابیری اندیشیده نشده است. 

۴- تولید محتوا در حوزه کودک و نوجوان باید با ظرافت‌های خاص صورت گیرد. بخشی از نویسندگان کتاب‌های داستانی کودک و نوجوان به‌دلیل کمبود تخصص و تجربه لازم در این زمینه، نمی‌توانند محتوایی با‌کیفیت، سازنده، سالم و جذاب برای خوانندگان خود ارائه دهند. همچنین بخشی از ناشران این عرصه نیز از سیاست‌گذاری مبتنی بر تخصص برای تولید و نشر آثار برخوردار نیستند. 

۵- رده‌بندی سنی آثار کودک و نوجوان باید متناسب با تغییرات اجتماعی ایران مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و به‌طور دقیق‌تر برای هر رده‌بندی، نیازهای محتوایی آن مشخص شود. 

۶- آثار کودک و نوجوان روی موضوعات اجتماعی و سیاسی کمتر تمرکز دارند، در حالی‌که این موضوعات اگر به درستی و حساب شده کار شوند، می‌توانند باعث آگاهی‌بخشی و تغییر نگرش کودکان و نوجوانان شوند. بی‌توجهی به موضوعات اجتماعی و سیاسی تبعاتی از قبیل کاهش دانش اجتماعی و سیاسی کودکان و نوجوانان، بیگانگی با ارزش‌های نظام سیاسی، عدم ارتقای اندیشه کودکان و نوجوانان، عدم مسئولیت‌پذیری اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم بر بحران‌های اجتماعی در آینده خواهند داشت. 

شبیخون ادبی به روان کودک ایرانی
 به عنوان فردی که دوست داری فرزندت یا بچه‌های خواهر و برادرت کتابخوان شوند، هرازگاهی و به مناسبت‌های مختلف برای‌شان کتاب می‌خری. این روزها هم آن‌قدر کتاب‌های رنگارنگ و خوش بر و رو در بازار هست که خرید کتاب کودک و نوجوان اصلا کار سختی به نظر نمی‌آید. ولی اشتباه دقیقا همین‌جاست. شاید تو ندانی اما ناخودآگاه ممکن است انبوه کتاب‌های نامناسب و مخرب را به کودکان اطرافت هدیه بدهی. کتاب‌هایی که ۱۸۰‌درجه با ارزش‌ها و خواسته‌های تو اختلاف دارند. بسیاری از والدین دوست دارند فرزندان‌شان با کتاب مانوس باشند اما آیا هر کتابی صرف کتاب بودن، خوب است؟ آیا کتاب بد نداریم؟ قطعا داریم. تعریف کتاب بد چیست؟ کتاب بد برای کودک و نوجوان یعنی چه؟ خوبی و بدی امور، نسبی است و عوامل زیادی روی تعیین این ارزش تاثیرگذار است. سن و سال مخاطب، داده‌هایی که کتاب قرار است منتقل کند، تاریخ و فرهنگ مخاطب که در آن به دنیا آمده یا زیست می‌کند و البته سیاست در این امر دخالت مستقیم دارند. همه این نکات باعث می‌شود فلان کتاب خوب و تقدیرشده در مثلا سوئد یا ژاپن، لزوما برای برزیل یا ایران محتوای مناسبی نداشته باشد.

عمده‌ترین دلایل عدم استقبال از کتاب‌های تألیفی کودک و نوجوان

مشکلات ساختاری
ضعیف بودن جریان نقد ادبی ادبیات کودک و نوجوان
نا آشنایی والدین با اهمیت ادبیات کودک و نوجوان
استفاده نکردن از ظرفیت تصویرسازان ایرانی
ترجمه نشدن آثار شاخص به زبان‌های دیگر
عدم به روز‌رسانی رده‌بندی‌های سنی
تأثیرات همه‌گیری کرونا بر صنعت نشر
تأثیر رسانه‌های دیجیتال بر بازار نشر
کیفیت فنی پایین صنعت نشر
کمبود فضای فروش محصولات
ضعف حمایت‌های دولتی

مشکلات محتوایی
فقدان رویکرد تخصصی به خلق اثر     
بی‌توجهی به مسائل اجتماعی و سیاسی    
کمبود تنوع در سبک و مضمون    
عدم توجه جدی به اقتباس از آثار کهن    
کم‌کاری در تولید محتوا در حوزه فناوری    
کیفیت پایین ترجمه    
ترجمه زدگی     

چالش در شناخت مخاطب
عدم توجه به تولید محتوا براساس تنوع فرهنگی و قومی کشور     
بی‌توجهی به تولید محتوا براساس  اقتضائات جنسیتی     
عدم توجه به ویژگی‌های زبانی و روانی مخاطبان      
بی‌توجهی به تولید محتوا برای گروه‌های خاص     
عدم نیازسنجی مخاطب      

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: قصه‌های بد برای بچه‌های خوب!