اخبار آن لب

نشست ادبی «لبخند جاودانی» برگزار شد
خبرگزاری دانشجو

نشست ادبی «لبخند جاودانی» برگزار شد

خبرگزاری دانشجو - ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شامگاه چهارشنبه ۹ اسفند، همزمان با شب شهادت شهید امیر حاج امینی نشست ادبی «لبخند جاودانی» با حضور جمعی از اهالی ادب و اندیشه کشورهای ایران، هندوستان، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و ازبکستان با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار در گروه...ریخته هزار اسرار گرچه چشمان بسته‌ای دارد حاج امینی‌ست همچنان بیدار حمیده پارسافر تماشا می کنم عکس تو را بر سینه ی دیوار جهانی می شود بر شانه های خسته ام آوار! غزل با گریه جاری می شود بر گونه ی دفتر چه دردی می کشد وقت نوشتن، جوهر  ِ خودکار ! تو با لبخند سرخت ، ریختی بر هم جهانی را زمین در جست و جوی خنده ات  آواره است انگار خیالت مثل باران، در دو چشمم آشیان دارد خیالت مثل دریایی زلال از آسمان سرشار رها مانده است در دلتنگی ِ شب های حیرانی دل، این آیینه ی لبریز ِ  از تاریکی و زنگار امیر ِحاج امینی ! آفتاب ِ بی غروب عشق! شهید ِ نور و لبخند! ای دو چشمت تا ابد بیدار نگاهی کن دل ِ تاریک ما را نور باران کن! ببر از چشم هامان با دعایت، اشک را این بار علی اصغرالحیدری(هندوستان) شهادت ارث اهل عشق و درد است بریده سر، همیشه سربلند است نمی ترسند اهل عشق از مرگ شهادت، بهترین معراج مرد است فاطمه نانی زاد شهید پرپرم، حاجی امینی میون عرشی و بالانشینی نگاهت آشنا با آسمونه غریبه با اهالی زمینی ایمان طرفه نشد خورشیدچینی را بفهمم کمال عشقِ دینی را بفهمم «خدایا عاشقم کن»عاشقم تا «امیر حاج‌امینی» را بفهمم مسعود ربانی سر و رو لاله گون لبخند میزد میان خاک و خون لبخند میزد امیر حاج امینی غرقه در خون به این دارالجنون لبخند میزد سید حکیم بینش نمی گویم چنانی یا چنینی ولی گل می¬شوی با گلنشینی به یک دیدن تو عادت میکنی عشق! به لبخند امیرِ حاج امینی سید مهدی بنی هاشمی لنگرودی اگر پرخون تنش روی زمین است بدان معراج هر عاشق همین است شهادت میدهد لبخندش این را سرش بر روی پای شاه دین است شوجان پرویز(بنگلادش) خون ریخته ای برای خاک کشور نامت به دل و خیال رویت در سر سوگند به لبخند و به آرامش تو خون تو نمی رود شهیدا به هدر فرزانه قربانی چه غمِ نهفته ای درون عکست دیده؟ که برای غربتت ،نگاه من باریده تو چه کردی که دل خسته ی من جذبت شد تو چه کردی که چنین دست و دلم لرزیده به تماشای لب خونی تو مشغولم تو که لبخند شهادت به لبت روییده بوی سیب از دل لبخند شما می آید چه کسی آن لب خونین تو را بوسیده چقدر حرف به دل داری و ساکت هستی چقدر شعر به لب داری و کس نشنیده گرچه بسته است نگاه تو ولی خورشیدی ست که به روی شب تنهایی من تابیده یوشدا کامل لبم خونین ولی لبخند دارم همیشه با خدا پیوند دارم خداوندا خدایا عاشقم کن ز مهرت بر سرم سربند دارم حسین عبدی عجب خواب خوشی، خواب شهادت دو بیت سرخ در باب شهادت امیر حاج امینی را ببینید چه تمثالی ست در قاب شهادت فائزه زرافشان کو جنگ؟ بگو وقت وصال یار است کو زخم؟ بگو که سرخوشی بسیار است آرام، چنان به شطّ خون خوابیدی انگار سرت به شانه‌ی دلدار است میثم یوسفی سُرخَنی به این آمد شدِ آونگی ام هر بار می خندی به  این اوضاعِ هر روزه، به این تکرار می خندی  به این دلبستگی هایم، به این واگویه ها با خود
نشست «لبخند جاودانی» برگزار شد/شاعران و تصویر زیبا و عرفانی شهید
خبرگزاری مهر

نشست «لبخند جاودانی» برگزار شد/شاعران و تصویر زیبا و عرفانی شهید

خبرگزاری مهر - ۱۰ اسفند ۱۴۰۲
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست ادبی «لبخند جاودانی» شامگاه چهارشنبه ۹ اسفند همزمان با شب شهادت شهید امیر حاج‌امینی با حضور جمعی از اهالی ادب و اندیشه ایران، هندوستان، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و ازبکستان با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار در گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد. فرزانه قربانی چه غمِ نهفته ای درون عکست دیده؟ که برای غربتت ،نگاه من باریده تو چه کردی که دل خسته ی من جذبت شد تو چه کردی که چنین دست و دلم لرزیده به تماشای لب خونی تو مشغولم تو که لبخند شهادت به لبت روییده بوی سیب از دل لبخند شما می آید چه کسی آن لب خونین تو را بوسیده چقدر حرف به دل داری و ساکت هستی چقدر شعر به لب داری و کس نشنیده گرچه بسته است نگاه تو ولی خورشیدی ست که به روی شب تنهایی من تابیده
لحظاتی که شهادت از سایه به رزمندگان نزدیک‌تر بود
ایسنا

لحظاتی که شهادت از سایه به رزمندگان نزدیک‌تر بود

ایسنا - ۲۱ بهمن ۱۴۰۲
به همراهانم گفتم که پشت اجساد شهدایی که روی زمین افتاده‌اند؛ بخوابید و تا وقتی‌که هوا تاریک نشده، از جای خود تکان نخورید خودم هم رفتم پشت پیکر شهیدی که شاید ۱۷ سال بیشتر نداشت، پناه گرفتم. به گزارش ایسنا، تسلط نیروهای خودی بر ارتفاعات «حمرین» در عملیات محرم... با آن لب‌های خشک و ترک‌خورده، سروصورتی پر از گردوخاک، لباس‌های خونی و خاکی، از این سر کانال به آن سر کانال می‌دوید
سروده‌های شاعران فارسی زبان در سوگ حضرت زینب (س)
خبرگزاری دانشجو

سروده‌های شاعران فارسی زبان در سوگ حضرت زینب (س)

خبرگزاری دانشجو - ۷ بهمن ۱۴۰۲
 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شامگاه جمعه ۶ بهمن ماه نشست ادبی «قبله اندوه‌ها» با حضور جمعی از شاعران حوزه ایران فرهنگی به مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران به صورت مجازی برگزار شد.در ابتدای این برنامه سیدسلمان صفوی، پژوهشگر و...مانند کوه از دل طوفان گذشته استمردانه از میانه میدان گذشته استبعد از غروب روز دهم، از کنار آببا خاطرات آن لب عطشان گذشته استآه از کنار جسم شهیدان لاله‌گونوقتی گذشته است که از جان گذشته استگودال قتلگاه و حروف مقطعه

ادیبستان «تابناک»؛ چهلم

تابناک - ۱۸ دی ۱۴۰۲
بخشی از شعر ظهیر فاریابی گفتار تلخ از آن لب شیرین نه در خورستخوش کن عبارتت که خطت هرچه خوشتر است تا بر گرفتی از سر عشاق دست مهرهرجا که در هوای تو دستی است بر سر است آن دل که سفره فلک چنبری نشددر چنبر دو زلف تو اکنون...بخشی از شعر ظهیر فاریابی گفتار تلخ از آن لب شیرین نه در خورستخوش کن عبارتت که خطت هرچه خوشتر است تا بر گرفتی از سر عشاق دست مهرهرجا که در هوای تو دستی است بر سر است آن دل که سفره فلک چنبری نشددر چنبر دو زلف تو اکنون مسخر است  آمد قیامتی به سرم تا بدیدم آنکرویت در بهشت ولبت آب کوثر است چشمت به جادویی بدل چاه بابل استزلفت به کافری عوض حصن خیبر است  گرچه نه جای کافر و جادو بود بهشتوین وجه نزد اهل حقیقت مصور است رخسار خوب وخرم همچون بهشت توآرامگاه جادو و مأوای کافر است آمد خط سیاه به لالایی رختوین نیز منصبی است که لالاش عنبر است  معزول کی شود رخت از نیکویی به خط؟زیرا که برتو ملک ملاحت مقرر است  تا آمده ست وصف لبت در دهان منالفاظم از لطافت آن همچو شکر است  در هر صفت که چون کمرت بر تو بسته امهمچون میانت معنی باریک مضمر است  گفتم که رنجه شو به تماشای عیدگاهکامروز عید را رخ نیکوت در خور است   حکایت  مردی که دماغ بزرگی داشت، قصد داشت ازدواج کند

روژان کلهر: «رقص خون»، قتل حکومتی پارسا رضادوست

رادیو زمانه - ۲۸ مهر ۱۴۰۲
جانباختگان کودک  تا یازدهم آذر ۱۴۰۱ در جریان قیام ژینا بیش از ۷۰ کودک دو تا هفده ساله به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند. برخی از این کودکان شهره آفاق‌اند و برخی گمنام. نشریه ادبی بانگ در چارچوب یک کار کارگاهی در تلاش است زندگی و محیط... کل می‌کشند و کف می‌زنند در رقص مرگی مستانه و پر شور، رقصی که در آن لب‌های هیچکدام‌شان نمی‌خندند، یا درحال خواندند یا در حال سردادن گریه‌هایی سرنداده

توهین روزنامه دولت به مصطفی ملکیان بدنبال انتقادش از رئیسی

آفتاب - ۱۵ مهر ۱۴۰۲
آفتاب‌‌نیوز : روزنامه ایران در واکنش به اظهارات اخیر مصطفی ملکیان در مورد ابراهیم رئیسی نوشت: وقتی کسی که عنوان اندیشمند را با خود حمل می‌کند آن هم با مدعای دین پژوه و اخلاق پژوه با اغراض سیاسی به معنای نازل آن لب به سخن می‌گشاید نه تنها مهر... وقتی کسی که عنوان اندیشمند را با خود حمل می‌کند آن هم با مدعای دین پژوه و اخلاق پژوه با اغراض سیاسی به معنای نازل آن لب به سخن می‌گشاید نه تنها مهر تأیید بر بی صلاحیتی خود در عرصه اندیشه می‌زند بلکه فریاد می‌کند که تنها حمل کننده کتاب‌هایی است که بر پشت خود می‌کشد
داور وسط برای لب خط سپاهان- استقلال!
ورزش ۳

داور وسط برای لب خط سپاهان- استقلال!

ورزش ۳ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۲
به گزارش "ورزش سه"، حسین زمانی یکی از فعال‌ترین داوران در دو هفته ابتدایی فصل جدید لیگ برتر بوده که در نخستین مسابقه فصل بین تیم‌های ملوان انزلی و ذوب‌آهن اصفهان به‌عنوان داور چهارم فعالیت داشت و لب خط را به بهترین شکل در جدال شاگردان مهدی تارتار و... زمانی امیدوار است در سومین قضاوت فصل هم بتواند در مشورت به داور وسط کمک کرده و علاوه بر آن لب خط را با حضور ژوزه مورایس و جواد نکونام مدیریت کند

چرا دشمنان "شاه"، حقیرانه آرزومند "محمد بن سلمان" شده‌اند، عبدالستار دوشوکی - Gooya News

گویا - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲
ویژه خبرنامه گویا مقاله‌ای را از هموطنی به نام مسعود افتخاری مشاهده کردم که با افتخار به محمد بن سلمان (ولیعهد عربستان) افتخار می‌کرد. برای اولین بار نوشتار ایشان تحت عنوان "‌ای کاش ایران هم یک محمد بن سلمان داشت" که اکنون در سایت گویا منتشر شده است، را... متاسفم برای کسانی که سینه به تنور تلویزیون ایران اینترنشنال می‌چسبانند و بعد از آن تجربه توهم تلخ دیدن تصویر "امام" در ماه، اینک عکس رخ یار خود را در پیاله محمد بن سلمان می‌بینند و از آن لب بام استالینستی به این لب بام محمد بن سلمان با سر فرود آمده‌اند
مصرف آب کم‌تر به یاد تشنگان کربلا
ایسنا

مصرف آب کم‌تر به یاد تشنگان کربلا

ایسنا - ۵ مرداد ۱۴۰۲
ایسنا/آذربایجان شرقی مگر می‌شود نام سقا را شنید و به یاد جوانمرد کربلا بی‌قرار نشد، مگر می‌شود در روزهایی که خورشید نیزه‌های داغ بر پیکر زمین می‌زند، آب را تا نزدیکی لب‌های عطشان برد و نام تشنگان کربلا را نبرد، هر شنونده‌ای تنها یک بار با شنیدن ماجرای عطش... "عطش" راستی چه‌ واژه‌ی بی‌رحم ‌و دردناکی، آیا تا به حال به تشنگی بی‌پایان فکر کرده‌ای؟ به آن لب‌های ترک خورده در التماس تنها یک قطره آب چه؟ وقتی شیر آب شرب را برای آب دادن به گل‌ها و شستن فرش و هزار کار نیاز به آب تا ته و بی هیچ پروایی می‌چرخانی، آیا به دشت کربلا و سیستان بی‌آب و ایران تشنه هم فکر می‌کنی؟  "آب" همان اولین کلمه‌ای که در مدرسه یاد می‌گیریم و آن را مایه‌ی حیات  می‌دانیم، اما چرا ما که تمام زندگیمان با نام شهید کربلا گره خورده و داستان آب و تشنگی کربلائیان از همان کودکی تا پیرغلامی حسین (ع) صدها بار به گوشمان خورده و روحمان را چنگ زده، آب را تا قطره‌ی آخر، ارث پدریمان می‌دانیم و از هیچ تلاشی برای مصرف منابع آبی دریغ نمی‌کنیم؟  مگر نه اینکه همین مشکی تنمان را به حرمت تشنه‌ی آب پوشیده‌ایم و با شنیدن مصیبت تشنگی دلمان می‌خواهد زمین را از اشک چشممان سیراب کنیم، پس چرا به آب که می‌رسیم دست و دلباز می‌شویم؟ نمی‌شود که سیاه‌پوش عزای حسین باشیم و شیشه‌ی ماشینمان را پشت‌نویس کنیم