اخبار ان مرد

ادیبستان ششم
تابناک

ادیبستان ششم

تابناک - ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
غزلی از کمال الدین اصفهانی آخر چه شد که راه جفا برگرفته‌ایبی‌هیچ جرم سایه ز ما برگرفته‌ای؟ خود در طریق جور محابا نمی‌کنییکبارگی حجاب حیا برگرفته‌ای ما خود به دست غم بدو انگشت کشته‌ایمتو هرزه تیغ غمزه چرا برگرفته‌ای؟ افکندیَم به خاک ره آخر چرا؟ چه بود؟نه خود ز... ان مرد به عیالش گفت

قسمت چهل و شش آپارتمان بی‌گناهان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت چهل و شش 46Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۴۶ آپارتمان بی گناهان ۱۳-۴ وقتی صفیه می بیند که ناجی گلبن را در آغوش گرفته، زیرلب با نگرانی می گوید: «به خواهرم دست زد! بغلش کرد! » و وقتی بایرام می پرسد که چه چیزی در... بعد از رفتن ناجی، هان با جدیت و عصبانیت به اینجی می گوید که اصلا از ان مرد خوشش نمی آید و دوست ندارد اینجی هم با او هم صحبت بشود و توضیح بیشتری نمیدهد و وارد خانه می شود

قسمت صد و سی آپارتمان بی‌گناهان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و سی 130Apartemane Bi Gonahan Serial Part ۱۳۰ آپارتمان بی گناهان ۵۶-۱ هان و جیلان راه افتاده اند تا جکمت را پیدا کنند و هان خیلی عصبانی است و جیلان سعی می کند او را آرام کند. هان به صفیه هم نگفته که حکمت... هان به صفیه هم نگفته که حکمت گم شده تا او نگران نشود، اما صفیه همانجا با ناجی راه می افتند تا به خانه بروند چون هان گفته که حکمت را به خانه رسانده اما حکمت همراه همان مرد جوان، به رستوران می روند و با هم ناهار می خورند

قسمت شانزده آخرین تابستان

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال آخرین تابستان قسمت شانزده 16Akharin Tabestan Serial Part ۱۶ آخرین تابستان ۵-۳ وقتی متین در ماشین سراب است، پلیس ماشین سراب را توقیف می کند چون بدهی زیادی بالا اورده و سراب مجبور می شود حقیقت را به متین بگوید: «امسال نتونستم خونه بفروشم و کارت های بانکی... یامور وقتی می بیند آکگون آنطور به ان مرد حمله کرده به سمتش می رود و با عصبانیت می گوید

قسمت چهل و شش گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت چهل و شش 46Çukur Serial Part ۴۶ گودال۴۳-۱ وارتلو خود را آماده می کند تا طبق خواسته ی چتو عمل کند و برای حفظ جان سعادت و پسرش برای آنها مواد درجه یک تولید کند. وارتلو به یاد می آورد که چتو به او گفته بود:... اما چون از قبل بدهی زیادی داشته مرد به او اعتماد نمی کند بعد هم قصد جانش را می کند اما وارتلو نگهبان های ان مرد را می کشد و می رود

قسمت نود گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت نود 90Çukur Serial Part ۹۰ گودال ۵۷-۳ جومالی به کاباره ای که ییلدیز در آنجا کار می کند می رود. و با فریاد بلندی او را صدا می زند تا صحبت کنند. در بیرون از کاباره، جومالی پس از مدتی سکوت کردن، بالاخره می پرسد: «با... اما ماحسون که خیال می کند ان مرد برای کوچوالی ها کار می کند، چاقویش را در بدن پیرمرد فرو می کند

قسمت سیصد و بیست و شش گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت سیصد و بیست و شش 326Çukur Serial Part ۳۲۶ گودال ۱۱۶ – ۱ وارتولو یک روز بعد از عروسی اکین به استانبول می رسد و عمو جومالی به استقبال او می رود و با خوشرویی می گوید:« نمی ذارم مثل یتیما برگردی از غربت. خودت می...» وارتولو به او می گوید که ان مرد عمو جومالی است

قسمت سیصد و بیست و نه گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت سیصد و بیست و نه 329Çukur Serial Part ۳۲۹ گودال ۱۱۶ – ۴ درغذاخوری یاماچ متوجه می شود که در میز کناری یکی از مردان نقاب داری که شکنجه اش می داد نشسته است. او ان مرد را از روی خالکوبی روی دستش می شناسد. یاماچ... او ان مرد را از روی خالکوبی روی دستش می شناسد

قسمت سیصد و هفتاد و سه گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال گودال قسمت سیصد و هفتاد و سه 373Çukur Serial Part ۳۷۳ گودال ۱۳۰ – ۲ کوچوالی ها سراغ مرتضی که بعد از رفتن عایشه غمگین شده و مدام غر می زند می روند و از او می خواهند که جای مکانهای عمو را به انها بگوید اما نه... ان مرد موفق می شود قبل از رسین کوچوالی ها از انجا خارج شود

قسمت بیست و چهار سه سکه - اوچ کروش

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
   سریال سه سکه - اوچ کروش قسمت بیست و چهار ۲۴۳ Gheroon - ۳ Sekkeh Serial Part ۲۴ اوچ کروش کاناپه قسمت ۴ اوکتای و قاتل در میخانه ی سر یک میز نشسته اند و اوکتای به قاتل می گوید:« پسرم تو که لکنت زبان نداشتی! چی شده؟» قاتل... مرد از ماشین پیاده شده و وقتی فرهان خودش را معرفی کرده و گفته که مادرش به دست رییس ان مرد کشته شده، مرد بدون توجه فریاد زده