اخبار بادا

زبان فارسی حلقۀ اتصال همۀ اقوام ایرانی است با تمام تنوع زبانی و گویشی که دارد. بی‌شک همه اقوام ایرانی در بالندگی و شکوه و اعتلای این فرهنگ و این زبان سهیم بوده‌اند. زبان ملی تنها رمز وحدت جوامع فارسی‌زبان و عامل یکپارچگی و همبستگی مردم و سرزمین ایران است. زنده‌یاد محمدحسین شهریار این پیوند را در اشعار بسیاری سروده است؛ «ترکی ما بس عزیز است و زبان مادری / لیک اگر «ایران» نگوید لال بادا این زبان» * مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

چکیده :اشکال اساسی دوم عدم رعایت بی طرفی مرجع صادرکننده ی کیفرخواست یعنی دادستان است که به فراخور مقام حقوقی خود باید کمال بی طرفی را رعایت نموده، فارغ از هرگونه گرایش سیاسی به بررسی مستندات بپردازد، این در حالی است که حتی در تنظیم کیفرخواست نیز جانب بی طرفی... به دار عشق سرم را به باد خواهم داد سرم نثار ره دوست هرچه بادا باد حقیر آنکه به آیین بردگی سر کرد بزرگ آنکه به آزادگی همی سر داد با احترام صدیقه وسمقی ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ منبع

صدیقه وسمقی: به دادگاه نمی‌روم؛ هر چه بادا باد لایحه‌ دفاعیه به پیشگاه ملت ✍️صدیقه وسمقی ۱۴ مرداد ماه ۹۹، من و برخی از دوستانی که بیانیه ی اعتراض به کشتار آبان ماه ۹۸ را امضا کرده بودیم، برای سومین بار به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب احضار شدیم. به دادگاه نمی‌روم؛ هر چه بادا باد لایحه‌ دفاعیه به پیشگاه ملت ✍️صدیقه وسمقی ۱۴ مرداد ماه ۹۹، من و برخی از دوستانی که بیانیه ی اعتراض به کشتار آبان ماه ۹۸ را امضا کرده بودیم، برای سومین بار به شعبه ی ۲۶ دادگاه انقلاب احضار شدیم

 ...

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجو، برد کم‌رنگ و ناپلئونی ایران در ضربات پنالتی نشان از شرایط سخت این بازی برای تیم ما دارد.   همین که سوریه به این سطح از فوتبال رسیده است که کم گُل می‌خورد و در یک هشتم نهایی رقیب ما می‌شود و سخت می‌بازد...سلطان به سلامت بادا

محمد آزرم شعر بلند «مرغ آمین» نیما یوشیج را شعری سمبولیستی با ساختار نمایشنامه و توان اجرای «اپرا» توصیف می‌کند؛ شعری که می‌تواند محل اتصال دیگر ژانرهای هنری باشد. این شاعر و منتقد ادبی در یادداشتی که به مناسبت سالروز درگذشت نیما یوشیج با عنوان «چشم بینای جزء و... «بادا باغشان را، در شکسته‌تر هر تنی زانان، جدا از خانمانش، بر سکوی در، نشسته‌تر وز سرود مرگ آنان، باد بیشتر بر طاق ایوان‌هایشان قندیل‌ها خاموش

رباعیاتی از ابوسعید ابوالخیر گفتم صنما لاله رخا دلدارادر خواب نمای چهره باری یاراگفتا که روی به خواب بی ما وانگهخواهی که دگر به خواب بینی ما را وا فریادا ز عشق وا فریاداکارم بیکی طرفه نگار افتاداگر داد من شکسته دادا داداور نه من و عشق هر چه بادا...رباعیاتی از ابوسعید ابوالخیر گفتم صنما لاله رخا دلدارادر خواب نمای چهره باری یاراگفتا که روی به خواب بی ما وانگهخواهی که دگر به خواب بینی ما را وا فریادا ز عشق وا فریاداکارم بیکی طرفه نگار افتاداگر داد من شکسته دادا داداور نه من و عشق هر چه بادا بادا دی شانه زد آن ماه ،خم گیسو رابر چهره نهاد زلف عنبر بو راپوشید بدین حیله رخ نیکو راتا هر که نه محرم نشناسد او را از چهره عاشقانه ام زر باردوز چشم ترم همیشه آذر بارددر آتش عشق تو چنان بنشینمکز ابر محبتم سمندر بارد گفتی که منم ماه نشابور سراای ماه نشابور نشابور تراآن تو ترا و آن ما نیز ترابا ما بنگویی که خصومت ز چرا **   حکایتآورده‌اند در آن وقت که شیخ ابو سعید در نیشاور بود دو مرد معروف نیشابوری قرار گذاشتند که ما باید شیخ ابو سعید را امتحان کنیم که کرامات به جای می آورد یا نه؟ به نزدیک شیخ برویم واز وی چیزی بگیریم وبه هریسه (حلیم) دهیم وخودراسیرکنیم  لذا حکایتی بافتند وبه پیش شیخ آمدند و گفتند در همسایگی ما دختری است یتیم که قرار است او را به شوهر دهیم و هرچه او نیاز داشته است از هرکس خواسته‌ایم داده است و قرار است که امشب او را به خانه شوهر بفرستیم لذا می‌خواستیم که او را به روشنایی شیخ به خانه شوهر بریم تا زندگی ایشان به تبرک شما آغاز گردد

۴ دی ۱۴۰۲ / ۱۴:۳۹سراغ آنها را که از مردم کوچه و بازار می گیرم اکثراً نشانی بهشت زهرا را می دهند( البته با لبخند).می گویند مگر یک فرد ۸۰ ساله می تواند کار کند. آن ها یا مرده اند یا در بستر بیماری هستند.افراد داستان ما... تا باد چنین بادا

هیچ فرجامی ‌جز شهادت زیبنده این شخصیت بزرگ نبوددر این مراسم، سردار محمدقاسم ناظر، مدیرعامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس در سخنانی از شهید فخری‌زاده به‌عنوان بزرگمردی یاد کرد که به معنای واقعی کلمه مجاهدت فی‌سبیل‌ا... را در طول حیات پربرکت خود متبلور ساخت و گفت: به‌راستی که هیچ...علم و ایمان می‌شکافد ذره‌ها را جاده‌ها راخار چشم دشمنان کرده است فخری‌زاده‌ها رامرگ در بستر مبادا قسمت مردان که باشدقسمت از جام شهادت باده دل‌داده‌ها راسیب سرخ عاشقی بر شاخه بی‌تاب است و سنگیندست‌چین کرده است دستی از ازل آماده‌ها راکم شنیدم نام او را پیش از این هرچند بی‌شکمی‌شناسد حضرتش گمنام‌ها، افتاده‌ها رادست بر زخم دلم مگذار ای غم بیش از اینها‌پهن کن ای صبر یک بار دگر سجاده‌ها راشیرمردا، داغ سنگینی است ما را از غم تودیده‌ور بادا نگاهت، سرور آزاده‌ها رادر افق بانگ اذان پیچیده است رودها راهی دریای‌تواندقامت سبز تو در آینه‌هاست سروها محو تماشای تواندصبح در مسجد خرمشهریم، چه نمازی شهدا می‌خوانندقصد ما مسجد الاقصی است، شبی که همه پنجره‌ها می‌دانندابرها پرچم فتحند انگار، از دماوند به هر سو جاریجز به معراج نمی‌اندیشد، همه شب قافله بیداریغرق در خون و عرق، قامت ما علم فتح نبردی ابدیعشق با خون شهیدان شسته عالم از هرچه پلیدی و بدیسر ما شور حسینی دارد، نینوا مستی ما را دیدههر کجا حنجره سرخی است با دم روح خدا باریده

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه شعر «گوناگون» سروده ولی الله فتحی به تازگی توسط انتشارات سورنا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب شامل اشعار متفرقه و گوناگون این شاعر است که در زمان‌های متفاوت سروده شده است. مجموعه شعرها و کتاب‌های «شبی با دریا»، «از کیش تا... «سامان عشق» در بهاران هم نُه از اردی بهشت غنچه‌ای وا شد ز گل‌های بهشت سال هفتاد و دو و در فصل گل خنده بر لب‌ها و لب‌ها مثل گل آسمان ابری بُد و باد بهار می‌وزید از هر طرف بر شاخسار نم نم باران و در هنگام عصر وقت شادی و نشاط و وقت نصر بعد نه ماهی در آن دنیای تنگ شد تولد نوگلی ناز و قشنگ گریه‌ای سر داد که ای مادر منم شیرهِ جان تو باشد در تنم من همان سامان عشقم هم که ناز کرده ام پرواز از دنیای راز مژده بر بابا دهید فرزند اوی تا ابد باشد گل دلبند اوی ن ی که مادر هم پدر شادان شدند «فاتحا» خشنود، گو خویشان شدند *** «‌تو کجایی تو پدر» گشته ماتم همه دنیا تو کجایی تو پدر خانه گردیده به سودا، تو کجایی تو پدر رفته‌ای سوی خداوند کریم و ابدی حال بر گوی تو بر ما، تو کجایی تو پدر عشق این خانه ما رفت به آن عرش خدا عرش گریان تو بادا، تو کجایی تو پدر باغ رضوان بُوَدَش جای تو ای عشق و صفا ای پدر ای رخ زیبا، تو کجایی تو پدر عرشیان گریه کنانند چنان خانه ما بوده‌ای در همه دل‌ها، تو کجایی تو پدر بنگر شهر سیه گشته ز آن رفتن تو نی که این شهر که هر جا، تو کجایی تو پدر گفته هایست مرا تسلیت از هر چه رفیق من چه گویم رفقا را، تو کجایی تو پدر خاک آرام کند آن دل پر عشق تو را عشق پاک چو به مولا، تو کجایی تو پدر تو به آن روضه رضوان بشدی در ره یار یار زیبا و فریبا، تو کجایی تو پدر چشم و دل‌ها همه گریان ره آن یار وفا هان کجا شد گل مهسا، تو کجایی تو پدر باغ رضوان خدا باد تو را مأمن و جا «فاتح» در راه تو رعنا، تو کجایی تو پدر تسلیت اد به اقوام و به یاران عزیز نشناسند سر از پا، تو کجایی تو پدر این کتاب با ۲۳۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان عرضه شده است