اخبار باغ ناری

از داخل کمد دیدم که به من خیانت میکند، با مشت آنقدر به گیجگاهش زدم تا مُرد
خبر آنلاین

از داخل کمد دیدم که به من خیانت میکند، با مشت آنقدر به گیجگاهش زدم تا مُرد

خبر آنلاین - ۳۰ آبان ۱۴۰۰
جو حاکم در دادسرای جنایی  برایم طوری است که از چند کیلومتری نرسیده به حیاط دادسرا هوای غم آلود و اندوهناک مردان و زنان نشسته بر نیمکت های فلزی حیاط دادسرا که در چله ی تابستان هم می توان سردی اش را حس کرد آوار می شود بر روح  و...شک ندارم که اگر در و دیوارهای ساختمان این مجتمع قضایی زبان سخن داشتند محضر خدا شکایت می بردند که این چه سرنوشتی است برای ما رقم زده ای؟چطور ممکن است در چندصدمتری باغ ارم شیراز و باغ ناری باشی وحال و هوایت مدام بسان شب های کویر وهم انگیز و دلهره آفرین باشد!یقین دارم کاربلدترین متخصصان جغرافیا و هواشناسی نیز در حل این معما در می مانند که چطور ممکن است حال و هوای یک نقطه از شهر که چهار گوشه اش به باغات شیراز منتهی می شود تا به این حد دلگیر و ملال آور باشد هرچند که علت و دلیل  این رویداد عجیب  در علم توپوگرافی* هیچ جایگاهی ندارد اما حسب تجربه باید گفت در فهم و استدلال  بنده و همقطارانم( وکلای دادگستری) که ساعاتی از روزگار خویش را در چنین فضاهایی گذرانده ایم توجیهی منطقی و استدلالی منطبق بر واقع دارد  که چیزی نیست جز  ارتباط حال و هوای مردم ِشهر بر اتمسفر شهر و تاثیر متقابل این دو بر حال برهم! در این بین کافی است  پدر یا مادر باشی تا با تمام وجود دلیل نگاه سرد ونومید والدین متهمان که سر در گریبان  رگه های سیاه موزاییک های حیاط دادسرا را می شمارند و به بخت سیاه فرزندشان ربط می دهند بفهمی! آنجاکه فرزند دلبندشان  پابند به پا و دستبند به دست کشان کشان به اتاقی هدایت می شود برای حل معمایی که ممکن است پاسخ معما حبس  یا سلب جان شیرینِ کودک گریزپای دیروز باشد  که امروز پابندی آهنین به پایش گره خورده آنگاه حاضری تمام دنیا را بدهی برای فرصتی مجدد در تربیت فرزند  اما افسوس که دیر شده!  در راهروهای دادسرای جنایی پارادوکس چهرها حکمفرماست