اخبار دست بالای دست بسیار است
«هزار و یک مکر» زنانه برای تصاحب انگشتر/ دست بالای دست بسیار است
خبرگزاری مهر - ۱ بهمن ۱۴۰۰
محمد علایی کارگردان تئاتر که نمایش «هزار و یک مکر» را در خانه هنر آبان روی صحنه دارد، درباره شکلگیری این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: نمایش «هزار و یک مکر» یک نمایش آیینی و سنتی زنانه است که توسط شهناز روستایی به رشته تحریر درآمده است و... در واقع این نمایش نشاندهنده ضربالمثل «دست بالای دست بسیار است» است و اینکه هرکس باید هوش و ذکاوت و زرنگی خودش را داشته باشد
کوثری: حمله موشکی سپاه به تروریست ها با درخواست مردم صورت گرفت /زمان و مکان انتقام را خودمان انتخاب کردیم
خبر آنلاین - ۲۶ دی ۱۴۰۲
گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد امروز از انهدام مقر جاسوسی موساد در اقلیم کردستان عراق (شهر اربیل) و همچنین مقر تروریستهای داعش در سوریه با استفاده از موشکهای بالستیک خبر داد. حملهای که با واکنشهای مختلفی از سوی اهالی سیاسیون روبهرو شد. در همین راستا، اسماعیل کوثری،... باید بدانند که بالاخره دست بالای دست بسیار است و به آنان اجازه داده نمیشود که فکر کنند در هر جایی در منطقه و در محددوده جغرافیایی ایران این غلطها را میتوانند بکنند
ظلمت شب به جا نمیماند، نکبت ظلم بر ملا شده است
خبرگزاری مهر - ۹ آبان ۱۴۰۲
به گزارش خبرنگار مهر، محفل شعر سحر نزدیک است با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن اختری رئیس کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین، سردار عباس بایرامی رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس، امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، شخصیتهای برجسته سیاسی و فرهنگی کشور، خانواده... مشروح گزیدهای از شعر خوانی شاعران اینمحفل در ادامه میآید؛ نغمه مستشار نظامی در دلم مویه میکنند زنان در سرم حوض خون به پا شده است دستی از زیر خاک بیرون ماند سر گنجشکها جدا شده است این چه کابوس تلخ و تاریکی است این چه رسمی ست این چه قانونی ست در تمام خرابهها امشب، رود رود عزا به پا شده است دخترم از صدای بمب مترس، پسرم آفتاب فردا باش مادران و زنان به پا خیزید، شاعران نوبت شما شده است غزه را چون هلال میخواهند، ماه در پشت ابر؟ ممکن نیست! غزه ماه است، ماه، ماه تمام از پس ابرها رها شده است وعده عشق مسجدالاقصی ست، در نمازی به وقت صبح ظهور ظلمت شب به جا نمیماند، نکبت ظلم بر ملأ شده است *** علی داودی در آغاز کلمه بود، و انسان به کلمه سخن گفت به هندی خواند، به چینی نوشت، به عربی سرود، به لاتین اندیشید، به فارسی عشق ورزید و در آخر هنگامی که میخواست با کودکی حرف بزند، به عبری ماشه را چکاند آخرین کلمات انسان فریادهای کودکانهای بود که زبانش آتش گرفته بود جهان، بیمارستانی که زیر بمبها به هوا رفت و دیگر صدایی از هیچکس بلند نشد چه ناتوان است گلوله وقتی به هر دری میزند اما راهی به قلب تو باز نمیکند چه درمانده است قوم حسود که خودش را تکه تکه میکند تا شادی تو را جمع کند *** محدثه آشتیانی ندا، ندای خدا و صدا، صدای شماست که از مناره این شهر صوت آن پیداست قیام کن اخوی گرچه این ادای غم است که پشتوانه این خاک مسجد الاقصی ست بخوان دوباره یدالله فوق ایدیهم ببین که دست برنده هنوز دست خداست بگو به شاخه زیتون که فصل رویش توست ثمر همیشه پس از خون دیده پا برجاست اگر چه خون جگر آب این درخت شده است اگر چه خانهات امروز منزل دریاست اگر چه دیده مردم چو موج جاری شد اگر چه آخر این قصه آه و واویلاست اگر چه ظلم گلوگیر شد نفس بکشید مباد پای از این راه رفته پس بکشید به رغم قصه که تلخ است، دل نشستنی است که شیشه در پس این سنگها شکستنی است یقین که شام سیاه آفتاب خواهد شد دعای اشک سحر مستجاب خواهد شد از آتش غم هفتاد و چند ساله تان جهان یخ زده یک باره آب خواهد شد از این دو نیل فرو ریخته ز چشم شما ستون کاخ فراعن خراب خواهد شد *** عارفه دهقانی وقت اخبار شد دلم لرزید داغها قابل شنیدن نیست ما شنیدیم و این عجیبتر است که نمردیم و زندگی باقی ست نکند عادت من و تو شود دیدن داغ های هر روزه به خدا ذره ذره آب شدیم، آه از غره کودکانی که رعشه دار شدند کودکانی که سوخت پیکرشان کودکان گرسنه و تشنه در پی قرص نان مادرشان مادران لای لای میخوانند تا جهان اندکی شود بیدار چالش تیک تاک روشن کرد با شرف را ز بی شرف این بار وقت روشنگری که پیش آمد در فضای مجازی اش لال است آنکه ترسید از مخاطبها و ندانست وقت غربال است اینکه هر روز روز عاشوراست اینکه هر جا زمین کرب و بلاست شده مصداق آن همین غزه پس به پا خیز مقصدت پیداست شور باید به پا کند شاعر تا زمانی که اذن میدان نیست بیتها موشک اند و ترکش و تیر موقع انتقام صهیونیست تاری از عنکبوت مانده فقط تا شود تار و مار این ظالم دست بالای دست بسیار است یدالله فوق ایدیهم یک گوشه میان اشکها مادرها یک گوشه وداع دختران با سرها ای غزه تکان نخور که در آغوشت خواب اند تمامی علی اصغرها *** احمد بابایی غزه تنهاست، غزه مظلوم است فرق مرد و نامرد معلوم است سرها رفته روی نی مردم بی گمان بود به غزه عیب؟ مردم شب خون جز امتحان زخم حلقوم کودکان غزه بغض راه گلوی ما بسته است آب را شمر روی ما بسته است کودکان تشنه اند در غزه برگ ریزان به باغ میبینیم داغ های داغ میبینیم بین آتش عروسکی مانده است زیر آوار کودکی مانده است دیدند طفل بی سری آنجا خشک شد شیر مادری آنجا هان نگو غزه کربلا این است قتل عام فرشتهها این است شب غزه روز عاشوراست مردم امروز روز عاشوراست خاک را غرق خون غزه ببینید کربلا درون غزه ببینید حق و باطل به هم فراز شده پای صهیون به خیمه باز شده کربلا جاری است ای مردم روضه تکراری است ای مردم غزه مظلوم، آه گریه مکن، کودک بی پناه گریه مکن ای تن راه راه جرمت چیست؟ طفلک بی گناه جرمت چیست؟ خون دل خوردهایم، گریه مکن ما مگر مردهایم؟ گریه مکن باز هم کربلا فلسطین است هر که بی غیرت است، بی دین است مادر طفل مرده و زاری مرد هم گریه میکند، آری روی نیزه ببین سر شهدا زیر نعل است پیکر شهدا کرده پامال بی کفنها را دوره کرده یهود زنها را حرف لب تشنگی به قبر کشید کار غزه به قطره صبر کشید غزه تنهاست، غزه مظلوم است فرق نامرد و مرد معلوم است کربلا جاری است در غزه روضه تکراری است در غزه به تقاص ایستادهایم همه کودک از دست دادهایم همه خیمه شعله در جگر داریم اشک کافی ست تیغ برداریم ذوالفقار شکست یعنی چه؟ دست بر دست یعنی چه؟ خسته ایم از شکایت و گلهها خسته ایم از غرور حرمله ها از غرور یزید خسته شدهایم اذن میدان دهید، خسته شدهایم خسته از زخم و تشنه کامیها خسته از خنده حرامیها غزه مجروح ظلم و بی طرفی ست آی مردم، سکوت بی شرفی ست شک مکن کربلا نمی میرد تیر طوفان تقاص میگیرد بنگرید آب و تاب محشر را خیبر و ذوالفقار حیدر را بعد از این روزی از مباهله ها تیر مختار و جان حرمله ها راه جلاد بسته خواهد شد دست صهیون شکسته خواهد شد خوک صهیون، قسم به خون شهید، بعد از این امنیت نخواهد دید آنچه ارث نژاد ایرانی ست غیرت قاسم سلیمانی ست *** محمود اکرامی فر ما اگر چه با امید رفتن اینجا آمدیم آنکه ما را میکشد، عشق است عزراییل نیست خواندهام تاریخ را، جغرافیا را گشتهام در جهان دیوانهای مانند اسرائیل نیست
آنچه ارث نژاد ایرانی است، غیرت قاسم سلیمانی است
خبرگزاری مهر - ۲ آبان ۱۴۰۲
به گزارش خبرنگار مهر، شب شعر طوفان الاقصی با حضور جمعی از شاعران احمد بابایی، علی داوودی، عارفه دهقانی، فاطمه نانی زاد، محدثه آشتیانی و محمد غفاری توسط بسیج دانشجویی دانشگاه صداوسیما در سالن ابومهدی المهندس این دانشگاه برگزار شد. مشروح گزیدهای از شعر خوانی شاعران در ادامه میآید؛ فاطمه... مشروح گزیدهای از شعر خوانی شاعران در ادامه میآید؛ فاطمه نانی زاد صدر اخبار غم فلسطین است صحبت از قبله نخستین است صوت قرآن به گوش میآید چه صدایی، چه قدر غمگین است شاخههای شکسته زیتون کوچهها در روایت فتح اند خانههایی که طور سینین است دستها در تلاطم فریاد چشمها خوشههای تردید است کودکان زخم خورده و معصوم لک اهریمنان چه ننگین است صبح صادق دمیده خواهد شد شب پایانی شیاطین است میرسد آن امان جان و جهان مرد موعود قصهها این است *** احمد بابایی غزه تنهاست، غزه مظلوم است فرق مرد و نامرد معلوم است سرها رفته روی نی مردم بی گمان بود به غزه عیب؟ مردم شب خون جز امتحان زخم حلقوم کودکان غزه بغض راه گلوی ما بسته است آب را شمر روی ما بسته است کودکان تشنه اند در غزه برگ ریزان به باغ میبینیم داغ های داغ میبینیم بین آتش عروسکی مانده است زیر آوار کودکی مانده است دیدند طفل بی سری آنجا خشک شد شیر مادری آنجا هان نگو غزه کربلا این است قتل عام فرشتهها این است شب غزه روز عاشوراست مردم امروز روز عاشوراست خاک را غرق خون غزه ببینید کربلا درون غزه ببینید حق و باطل به هم فراز شده پای صهیون به خیمه باز شده کربلا جاری است ای مردم روضه تکراری است ای مردم غزه مظلوم، آه گریه مکن، کودک بی پناه گریه مکن ای تن راه راه جرمت چیست؟ طفلک بی گناه جرمت چیست؟ خون دل خوردهایم، گریه مکن ما مگر مردهایم؟ گریه مکن باز هم کربلا فلسطین است هر که بی غیرت است، بی دین است مادر طفل مرده و زاری مرد هم گریه میکند، آری روی نیزه ببین سر شهدا زیر نعل است پیکر شهدا کرده پامال بی کفنها را دوره کرده یهود زنها را حرف لب تشنگی به قبر کشید کار غزه به قطره صبر کشید غزه تنهاست، غزه مظلوم است فرق نامرد و مرد معلوم است کربلا جاری است در غزه روضه تکراری است در غزه به تقاص ایستاده ایم همه کودک از دست داده ایم همه خیمه شعله در جگر داریم اشک کافی ست تیغ برداریم ذوالفقار شکست یعنی چه؟ دست بر دست یعنی چه؟ خسته ایم از شکایت و گلهها خسته ایم از غرور حرمله ها از غرور یزید خسته شده ایم اذن میدان دهید، خسته شده ایم خسته از زخم و تشنه کامیها خسته از خنده حرامیها غزه مجروح ظلم و بی طرفی ست آی مردم، سکوت بی شرفی ست شک مکن کربلا نمی میرد تیر طوفان تقاص میگیرد بنگرید آب و تاب محشر را خیبر و ذوالفقار حیدر را بعد از این روزی از مباهله ها تیر مختار و جان حرمله ها راه جلاد بسته خواهد شد دست صهیون شکسته خواهد شد خوک صهیون، قسم به خون شهید، بعد از این امنیت نخواهد دید آنچه ارث نژاد ایرانی ست غیرت قاسم سلیمانی ست *** علی داودی در آغاز کلمه بود، و انسان به کلمه سخن گفت به هندی خواند، به چینی نوشت، به عربی سرود، به لاتین اندیشید، به فارسی عشق ورزید و در آخر هنگامی که میخواست با کودکی حرف بزند، به عبری ماشه را چکاند آخرین کلمات انسان فریادهای کودکانهای بود که زبانش آتش گرفته بود جهان، بیمارستانی که زیر بمبها به هوا رفت و دیگر صدایی از هیچکس بلند نشد چه ناتوان است گلوله وقتی به هر دری میزند اما راهی به قلب تو باز نمیکند چه درمانده است قوم حسود که خودش را تکه تکه میکند تا شادی تو را جمع کند *** محدثه آشتیانی ندا، ندای خدا و صدا، صدای شماست که از مناره این شهر صوت آن پیداست قیام کن اخوی گرچه این ادای غم است که پشتوانه این خاک مسجد الاقصی ست بخوان دوباره یدالله فوق ایدیهم ببین که دست برنده هنوز دست خداست بگو به شاخه زیتون که فصل رویش توست ثمر همیشه پس از خون دیده پا برجاست اگر چه خون جگر آب این درخت شده است اگر چه خانهات امروز منزل دریاست اگر چه دیده مردم چو موج جاری شد اگر چه آخر این قصه آه و واویلاست اگر چه ظلم گلوگیر شد نفس بکشید مباد پای از این راه رفته پس بکشید به رغم قصه که تلخ است، دل نشستنی است که شیشه در پس این سنگها شکستنی است یقین که شام سیاه آفتاب خواهد شد دعای اشک سحر مستجاب خواهد شد از آتش غم هفتاد و چند ساله تان جهان یخ زده یک باره آب خواهد شد از این دو نیل فرو ریخته ز چشم شما ستون کاخ فراعن خراب خواهد شد *** عارفه دهقانی وقت اخبار شد دلم لرزید داغها قابل شنیدن نیست ما شنیدیم و این عجیبتر است که نمردیم و زندگی باقی ست نکند عادت من و تو شود دیدن داغ های هر روزه به خدا ذره ذره آب شدیم، آه از غره کودکانی که رعشه دار شدند کودکانی که سوخت پیکرشان کودکان گرسنه و تشنه در پی قرص نان مادرشان مادران لای لای میخوانند تا جهان اندکی شود بیدار چالش تیک تاک روشن کرد با شرف را ز بی شرف این بار وقت روشنگری که پیش آمد در فضای مجازی اش لال است آنکه ترسید از مخاطبها و ندانست وقت غربال است اینکه هر روز روز عاشوراست اینکه هر جا زمین کرب و بلاست شده مصداق آن همین غزه پس به پا خیز مقصدت پیداست شور باید به پا کند شاعر تا زمانی که اذن میدان نیست بیتها موشک اند و ترکش و تیر موقع انتقام صهیونیست تاری از عنکبوت مانده فقط تا شود تار و مار این ظالم دست بالای دست بسیار است یدالله فوق ایدیهم یک گوشه میان اشکها مادرها یک گوشه وداع دختران با سرها ای غزه تکان نخور که در آغوشت خواب اند تمامی علی اصغرها
«خالصسازی»، از «خوارج» و «مککارتیسم» تا «داعش» / روایت انتظامی از حلقه وصل تندروها
خبر آنلاین - ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
حسین انتظامی در یادداشتی با عنوان «خالصسازی» نوشت: در ترمودینامیک، مفهومی داریم به نام جریان آرام (در مقابل جریان آشفته). در جریان آرام ، برگشت پذیری وجود دارد. مثال: گرم شدن تدریجی آب روی اجاق گاز، که هر گاه منبع انرژی را خاموش کنیم، قابلیت برگشت دارد؛ یعنی از دست... نان شان در آشفتگی است و از این رو خالص سازی یکی از شعارها و برنامه های آنهاست اما ضمنا از این سنت غافلند که وقتی ماشین خالص سازی راه می افتد، بعدا ممکن است خودشان قربانی آن شوند، چون دست بالای دست بسیار است
موج جدید مهاجرت کادر درمان؛ در نقطهای بحرانی ایستادهایم/ منتظر صفهای طولانی برای عمل قلب باشید
خبر آنلاین - ۱۸ بهمن ۱۴۰۱
حسین قره: «در رشته جراحی قلب بیش از بیست جراح در دهساله اخیر مهاجرت کردند که همگی جزو جراحان قلب برجسته کشور بودند مطمئناً این روند ادامه خواهد داشت و با توجه به عدم استقبال از این رشته، چند سال دیگر ممکن است مجبور به اعزام بیماران به خارج از... مشاغل دیگر و با انگیزه صرفاً مادی، اگر درآمد بسیار بالایی هم داشته باشند، هیچوقت راضی نمیشوند چون در مادیات، همیشه دست بالای دست بسیار است، ولی وقتیکه کارها با نیات خیرخواهانه هم توأم شوند، حس خوب همیشگی ایجاد میکند که خوشبختانه در کار طبابت این حالت بسیار زیاد است و اکثر همکاران ما از این موهبت برخوردار هستند
خالصسازی
خبر آنلاین - ۳ آذر ۱۴۰۰
در ترمودینامیک، مفهومی داریم به نام جریان آرام (در مقابل جریان آشفته). در جریان آرام ، برگشت پذیری وجود دارد. مثال: گرم شدن تدریجی آب روی اجاق گاز، که هر گاه منبع انرژی را خاموش کنیم، قابلیت برگشت دارد؛ یعنی از دست دادن تدریجی گرما . اما جریان آشفته (مثال: انفجار)... نان شان در آشفتگی است و از این رو خالص سازی یکی از شعارها و برنامه های آنهاست اما ضمنا از این سنت غافلند که وقتی ماشین خالص سازی راه می افتد، بعدا ممکن است خودشان قربانی آن شوند، چون دست بالای دست بسیار است
دو طلای وزنهبرداری برای ماست اما به یک شرط
خبر آنلاین - ۵ مرداد ۱۴۰۰
عرفان حاجبابایی: رکورددار است و افتخارآفرین. کسی که دو المپیک و چندین رویداد بین المللی دیگر را تجربه کرده و علی رغم این که به جبر اتفاقات مجبور شد خیلی زود از روی تخته پایین بیاید و دیگر با فولاد سرد جدال نکند، اما نامش را در آسمان ورزش ایران... این اتفاقی طبیعی در ورزش است و به قول معروف، دست بالای دست بسیار است
سرنوشت ایران چه خواهد شد؟ (۲)
کلمه - ۱۸ خرداد ۱۴۰۰
چکیده :در سادهترین شکل از مناسبات سیاسی دسترسی محدود کسی یا کسانی که واجد ظرفیت اعمال زور هستند بر جامعه مسلط میشوند و مواهب تولید شده را به نفع خود غصب میکنند، یعنی دسترسی دیگران را به آن خواستنیها محدود میسازند تا بهرهمندی خود را افزایش... سید علیرضا بهشتی شیرازی... دست بالای دست بسیار است
پسر نابغهای که مادرش را کُشت!
تابناک - ۲۸ بهمن ۱۳۹۹
حدود ساعت ۹شنبهشب گذشته ساکنان ساختمانی در مرکز تهران صدای فریاد و کمکخواهی زنی را شنیدند. این زن ساکن طبقه چهارم بود و جیغ میکشید و همسایهها که نگران شده بودند با پلیس تماس گرفتند. طولی نکشید که مأموران خود را به مقابل آپارتمان طبقه چهارم رساندند و شروع کردند... البته دست بالای دست بسیار است و قطعا باهوشتر از من هم وجود دارد!
موضوعات مرتبط: پیچیدگی فضا فاسبیندر تمثیل غار افلاطون آندره بازن رمانس بودریار تروفو بدیو وحیدالله آنتونیونی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران