اخبار راستش را بگو

-دوست ندارم از صورتم عکس بگیری و در صفحه‌ات بگذاری.-آخه اگه عکس نگیرم، کارم آن قدرت همیشگی رو ندارد و صورتت هم به اندازه کافی خوب در نمیاد. وقتی عکس می‌گذارم با حوصله و دقت بیشتری هم کار می‌کنم.  این حرف‌ها بین دو زن در آرایشگاه زنانه رد... دوست و فامیل و آشنا زنگ می‌زدند که توی اینستاگرام دیدیمت؛ حالا راستش را بگو چقدر گرفتی؟ حتی برخی زنگ می‌زدند که برای این آرایشگاه کار یا تبلیغ می‌کنی؟ می‌گفتم چه تبلیغی، چه قراردادی؟ خلاصه اینکه کارم به شکایت از آن خانم کشید و مدت‌ها رفتیم و آمدیم، اما چه فایده آبرو و حیثیتم حسابی رفت

زن جوان که از بداخلاقی‌های شوهرش به تنگ آمده بود، فقط ۹ ماه او را تحمل کرد و سپس درخواست طلاق داد. به گزارش ایران، ساعت از ۹ صبح گذشته بود که زوج جوان وارد یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده شدند. چشمان زن جوان پر از اشک بود و شوهرش... تو خواهر مرا کتک نزدی؟ حداقل وجدان داشته باش، صادق باش و راستش را بگو

ساعت از ۹ صبح گذشته بود که زوج جوان وارد یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده شدند. چشمان زن جوان پر از اشک بود و شوهرش هم زیر لب غر می‌زد. وقتی روی صندلی نشستند، لیلا گفت: آقای قاضی من از دست بی‌ادبی‌ها و بداخلاقی‌ها و کتک‌های این مرد خسته... تو خواهر مرا کتک نزدی؟ حداقل وجدان داشته باش، صادق باش و راستش را بگو

آتیلا پسیانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون پس از مبارزه سخت با سرطان، بدرود حیات گفت. به گزارش «تابناک»، آتیلا پسیانی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون پس از یک دوره طولانی تحمل عوارض سرطان، بدرود حیات گفت و به مادرش جمیله شیخی پیوست. پسیانی پس از اوج گیری بیماری...

برگرفته از تریبون زمانه *   مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان می‌توانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آیین‌نامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای... غیر از این است؟ راستش را بگو! این‌ها که به من چیزی نمی‌گویند

محمود دولت‌آبادی را می‌توان در زمره بهترین رمان‌نویسان رئالیست ادبیات داستانی ایران به شمار آورد و دو رمان «کلیدر» و «جای خالی سلوچ» از برجسته‌ترین نوشته‌های او هستند. آثار دولت‌آبادی که در حوزه ادبیات اقلیمی و روستایی جای می‌گیرند مبین مشکلات روستانشینان و قشر تهی‌دست جامعه است؛ مردمانی که ظلم...  -به من راستش را بگو، مرگان! این نره‌خرها میان خانۀ سلوچ چه می‌کنند؟ می‌آیند که جای پدرم را بگیرند؟! ها!… تو لال شده‌ای؟! رفتار مردان روستا نیز با مرگان اهانت‌آمیز است

   سریال سیب ممنوعه قسمت صد و پنجاه و دو 152Sibe Mamnooe Serial Part ۱۵۲ در قسمت ۱۵۲ خواهید دید که دوان به سراغ کسی می رود که به دستور صافت، ییلدیز و زینب را دزدید. اون میگوید من دوان ییلدیریم هستم و دنبال زنم می گردم. مرد می گوید... او به اندر می گوید ناراحت شدی؟ نگرانم شدی؟ داغون شدی؟ راستش را بگو اندر می گوید دیگه چی ییلدیز چرت و پرت نگو  ییلدیز می گوید می خورم تورو بامزه من  دوان به ییلدیز می گوید ممکنه قبل از گفتن خیلی چیزها از دنیا بریم، امشب با هم شام بخوریم؟ ییلدیز قبول می کند

کمتر کسی است که اجرای امیرحسین مدرس در برنامه‌ "نیمرخ" و صدای او را در تیتراژ سریال "متهم گریخت" به کارگردانی رضا عطاران که در ماه رمضان پخش می‌شد، فراموش کرده باشد و اسم این هنرمند را در یکی از عرصه‌های هنری ندیده باشد. او در بسیاری از زمینه‌های... در سینما، نقش‌هایی را از خودش در فیلم‌هایی مثل "نرگس مست"، "در امتداد شهر"، "ما همه گناهکاریم" و "گرگ و میش" به جای گذاشته و در تلویزیون بیش از "راستش را بگو"،‌ "یادآوری"، "ستاره‌های سربی"، "سیر و سرکه" و "تاریکی شب، روشنایی روز" همه او را به نامِ منشی یوزارسیف در سریال "یوسف پیامبر" به یاد می‌آورند

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تیپ فاطمیون که بعدها به لشکر تبدیل شد، متشکل از نیروهای داوطلب بود که همزمان با نبردهای داخلی در سوریه، عازم این کشور شدند. این لشکر متشکل از «داوطلبان» افغانستانی است که به عشق پاسداری از حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها عازم دمشق شدند. ما یک چند روز چون دلم خیلی گواهی بد می‌داد؛ حالم خیلی بد بود، به دلم شک افتاده بود چرا اینطور شده؛ اگر اینطور بود باید خبرش زودتر می‌آمد، در اتوبوس بودم که پسرخاله ام زنگ زدم گفتم تو را خدا راستش را بگو چه خبر است؟ گفت حاج حسین شهید شده؛ در اتوبوس افتادم؛ گوشیم را خبر نداشتم، یک وقتی به حال آمدم که مامانم بالای سرم بود؛ اصلا آن صدا از گوشم نمی‌رود، اصلا آن صدای پسرخاله ام در گوش من هست که داداشت شهید شده

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، تیپ فاطمیون که بعدها به لشکر تبدیل شد، متشکل از نیروهای داوطلب بود که همزمان با نبردهای داخلی در سوریه، عازم این کشور شدند. این لشکر متشکل از «داوطلبان» افغانستانی است که به عشق پاسداری از حرم حضرت زینب سلام‌الله علیها عازم دمشق شدند. گفتم کیه مامان؟ بهم راستش را بگو؛ گفت هیچکس نگران نشو