اخبار طاهره
صدای ساقه عید، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
به نقطه تراکم رسیده بودیمدر دهلیزهای سفرو بالای سرمان قهوه سرو میکردندپیشخدمتهای جواندر سینیهای خوش آهنگانگار در فیلمهای بیهوشی میگذشتفیلمهای علمی تخیلینقطه نوشاندن زهر به قهرمان خیره سرو انتظار دوربینها و خبرنگاران در اتاقهای مجاور نقطه تراکم جائی ست که لوله میشویو پاهایت دیگر بلند نمیکنند تراباید بگیری از... به نقطه تراکم رسیده بودیمدر دهلیزهای سفرو بالای سرمان قهوه سرو میکردندپیشخدمتهای جواندر سینیهای خوش آهنگانگار در فیلمهای بیهوشی میگذشتفیلمهای علمی تخیلینقطه نوشاندن زهر به قهرمان خیره سرو انتظار دوربینها و خبرنگاران در اتاقهای مجاور نقطه تراکم جائی ست که لوله میشویو پاهایت دیگر بلند نمیکنند تراباید بگیری از دستهایت کمکاز صدایت، حتی اگر خمیده باشد در گلواز نگاهتحتی اگر لمس نکند دامان کسی رااز چانهاتحتی اگر نیابی سطحی برای چسباندش در نقطه تراکم حداکثرمیتوانی از آرنجهایت کمک بگیریاز استخوانهایتکه همچنان فائق میشوند به سختی پوست تمساحهای همیشه خزاندر نقطه تراکممیتوانی لیز بخوریبغلطیآرام روی زمینی که گسترده است هنوزدر نقطه تراکمبه انفجار لوله آزمایش میاندیشیو خرد شدن، ریختن پوستهها وجدارههابه نشستن سفینه میاندیشی روی سیارهای دیگرو فکر میکنی در اتاقک همه فرصتهایت سر پا بودهایداخل هواپیمائی که به گروگان گرفته بودندو تو لنگان لنگان نمیخواستی گروگان هیچکس باشی در نقطه تراکمصدای رشد ساقه سبزهای میشنویکه میجود زیر دندان نارنجک ظلمانی راو زمزمه میکندبا آوائی بهاریآمدن قوی سپید عید رابر برکه جلال و قرارماوراء گروگانگیری و باجماوراء بیم سقوط و شکست طاهره بارئی
از اجیرشدگی تا نوازندگی محبت، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
روی پشت بام خانه تیر رسمردانی کلنجار میروند با دریچهها ومستطیلهای شیشهایباغبانان نور و گشایشاجیرشدگان برای وارسی آنتن و پلاک خورشیدیولی غافل بودهاندکه دستهای اینان رگ وریشهی رویش داردو باغچه هائی خواهند نشاند زیر شیشه و آهناجیر ناشدنی فکر میکردندبرای بستن راه خورشیدو دزدیدن نور، مزدبگیرشان کرده و کار...
کالج تپه سیاه و نیَت بنیان گزارانش، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۲۰ بهمن ۱۴۰۲
بعد از انتشار مقالهای با عنوان «فلسفه تاریخ از منظر هابیل و نه قابیل» روی همین سایت، و به همین قلم، دوستانی ضمن صحبت ابراز تاسف میکردند که جهان علیرغم تمام پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک و تغییرات عظیم در نحوه زیست یا لایف استایل، مبتلا به خشونت و سبعیت...
فلسفه تاریخ از منظر «هابیل» و نه قابیل، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
آیا تضاد و رابطه حذف غیرخودی و مخالف منافع شخصی، ابتدای تاریخ و قانونمندی روال و جریان آنست؟ هر نوع تئوری سیاسی، داستان و روایت طراح تئوری ست از رویداد هائی که به بخشی توجه کرده و به بخشی نه. پس نه حقیقت محض است، نه حقیقتی غیر قابل...
زن، ظرافت، رستاخیز، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۲ بهمن ۱۴۰۲
من بر آسفالت «هنوز» زندگی میکنمهنوز که با خود دنیائی دارد از «ز»«ز» مثل زن، مثل زندگی، مثل آزادیمثل زیستندلم میخواهد به نور هم بگویم نوزو یاد کنم از ناز، از زیبائیآهای «ز» فراموش شدهزی! بزی! بزای! و برخیز!«ز»ی افتاده ازچشمهاکه تبدیل شده به زبل، به زبالهکه «ز»ی... من بر آسفالت «هنوز» زندگی میکنمهنوز که با خود دنیائی دارد از «ز»«ز» مثل زن، مثل زندگی، مثل آزادیمثل زیستندلم میخواهد به نور هم بگویم نوزو یاد کنم از ناز، از زیبائیآهای «ز» فراموش شدهزی! بزی! بزای! و برخیز!«ز»ی افتاده ازچشمهاکه تبدیل شده به زبل، به زبالهکه «ز»ی زایش بوده است درازلزن زندگی زایش آزادی زیبائیدلم میخواهد به شادی بگویم شاذیچون حس میکنمحسی از یقین، که به زی بی زوال نزدیک میشویمبه زال شعور و هوشیازیبه زال ِ یازیدنیال افشانیالبرز رسانیبه زهره دست سائیزرین شدنظهور کردنپا بر زاینده رود لغزیدنهمه «ز»های جهان را فراخواندنزن، زیبائی، زرافشانی، زایندگی، بی زمانیو امنیت را مینامم «امنی زَنیّت»صلح را «زن لوح»آرامش را آزامشما از لبه تیز آزمایشهای بسیارچون ماهرترین نجاران، به سلامتو با لبخند گذشتهایموقت آنست که به آغوشمان بازگردد زمینوباز چشانده شود به کامششیر سرسبزیرها شود از کاشت بمب و مین وخمپاره زن، زمین، آبادیکشتزار، درو، خرمنفراوانی! طاهره بارئی
زبان ستمستیز، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۲۵ دی ۱۴۰۲
وصله عیب به خودشان میدوزندکه ما زیادی بستهایم خود را به کالسکه کوروش و هخامنشیاما دوستانما فقط سرگرم کوروش و تاریخ نبودهایم«میآزار موری که دانه کش استکه جان دارد و جان شیرین خوش است»زمزمه نشده از کودکی در گوش جانمان؟عدالت و راستی نبوده است دغدغه ما؟از مور و شعر...
جهت اجرای حکم حبس؛ طاهره نقی ئی به دادسرای اوین احضار شد
هرانا - ۱۸ دی ۱۴۰۲
خانه > اصناف, اندیشه و بیان > جهت اجرای حکم حبس؛ طاهره نقی ئی به دادسرای اوین احضار شد تاریخ : ۱۴۰۲/۱۰/۱۸ دسته : اصناف,اندیشه و بیان لینک کوتاه : کد خبر : ۱۰۸۹ چاپ خبر جهت اجرای حکم حبس؛ طاهره نقی ئی به دادسرای اوین احضار شد خبرگزاری... خانه > اصناف, اندیشه و بیان > جهت اجرای حکم حبس؛ طاهره نقی ئی به دادسرای اوین احضار شد تاریخ
از ایجاز تا مسافت فرار از حملات، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۴ دی ۱۴۰۲
دوستان میگویند کوتاه تر بنویسطویل ست عریضهاتمیپرسم مگر خط حمله وبمباران آتش بیار نیست؟مگر طول مدت «بس کنیم!»از ناچیزی ویرگولی گرفته دست بالاتر؟ زمین شعر من هم دوستان،نباید مگر پهن شود بر روال همین مسافات؟«بدو بدو»ی فراریان از حریق خانمان سوز رانباید مگربنشاند جای ایجاز؟ «حس عدم امنیت»ی...
کدام شکست مفتضح؟ مگر بُردِ نقشه نیست، خواست ِ نقشه کش؟ طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۱۵ آذر ۱۴۰۲
میشنوم میگوئید آنها شکست خوردند مفتضحانه هم شکست خوردندکدام شکست؟مگر ویرانی بر سر و روی سرزمین نکردند غربال؟مگر آوارگی نکردند شلیک؟مگر برای چند نسل نکردند چال «بدو بدوی» هر نوع پیشرفت رامگر همسایهها قیچی نشدند از هممگر خاکشان را مسموم و هول زاو نوزادان بیمار و ناقص الخلقه نگذاشتند...
از خود بیگانگی، جفت ِ بیگانگی از غیر ِ من، طاهره بارئی - Gooya News
گویا - ۱۳ آذر ۱۴۰۲
این روزهایم، شاید دیگر نخواهم بنویسم از آنچه پیشتر سخن میگفتماما امروزم حرف خودش را داردتهی ازحرف نیستامروزم از خود بیگانگی را جفت میبیند با «از غیر بیگانگی»امروزم میبیند که نمیتوان دیگری را،دیگران را،جدا تحمّل کرد و جدا بُرید از خوداما بیگانه نبود از خویشتنآن خویشتن نابکه موج میزند... این روزهایم، شاید دیگر نخواهم بنویسم از آنچه پیشتر سخن میگفتماما امروزم حرف خودش را داردتهی ازحرف نیستامروزم از خود بیگانگی را جفت میبیند با «از غیر بیگانگی»امروزم میبیند که نمیتوان دیگری را،دیگران را،جدا تحمّل کرد و جدا بُرید از خوداما بیگانه نبود از خویشتنآن خویشتن نابکه موج میزند از همگان و همه رائی و همراهیتقدم در ظهور، با مرغ است یا تخم مرغ اینجا؟با از خود بیگانگی چه بسا!بیگانگی با کُنه آدمیت خودآنگاه بیگانه میشوی با محنت دیگریبا خود دیگریصورتش میشود انتقاد گاهصدایش خراش آور گوشهادست را نزدیک نمیخواهی بکنی کناردستشمیگریزی بمحض رویت گامهایشامروزمدغدغهاشآشکار سازی ِ تیشهی ازغیر بیگانگی ستبر ریشهی ریش ریش بشریت چه بر سرمان آمد؟چرا خصم هم شدیمو باد، آدمیتمان را پیچید لای لباس ژنده محنت کشیدگان و بردجوف ِخودِ همیشه وزندهاشچه گسستی در سامانه زندگی!چه پیشآوردی! من از تجسم بیگانگی اینهمه دستمن از تصویر بیهودگی اینهمه صورتامروزم را خط خطی میکنمبا نوشتن شعر هائیدر حلق متوّرم کلمات نباید ترسیددقیقا به این موضوع باید قلم گذاشتکه نباید ترسیدبه پیشباز اینهمه صورت باید رفتو بر هودج ارکستر باد چسباندترنّم اینهمه دست، اینهمه دست، اینهمه دست را آیا ذهن باغچهای که از خاطرات سبز تهی میشد آرام آرامبرگهای خود را یک به یک بازخواهد یافت؟آری! آیا زمانی که گم کرده بود قلب خود رامعجون زندگی بازگشودهخواهد ش آرمید از گرد و غبار؟آٰری! طاهره بارئیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر این شعر به بیتی از سعدی «تو کز محنت دیگران بی غمینشاید که نامت نهند آدمی» اشاره شدهو به بخشی از شعر فروغ فرخزاد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران