اخبار ننه خانم

تئاتر‌دوستان مشهدی به دیدن " جیگی جیگی ننه خانم " رفتند

باشگاه خبرنگاران - ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، تئاتر " جیگی جیگی ننه خانم " به نویسندگی و کارگردانی " محمد برومند " با حضور رضا کیانیان هنرمند کمپانی سیمرغ در سالن پردیس هنر اردیبهشت مشهد به روی صحنه رفت. این نمایش بر اساس یک واقعه حقیقی، هویتی و... به گزارش خبرنگار  گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، تئاتر " جیگی جیگی ننه خانم " به نویسندگی و کارگردانی " محمد برومند " با حضور رضا کیانیان هنرمند کمپانی سیمرغ در سالن پردیس هنر اردیبهشت مشهد به روی صحنه رفت

حاجی فیروز نماد نژادپرستی است؟

باشگاه خبرنگاران - ۹ فروردین ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرا از اینجا شروع می‌شود که شهرداری تهران، تصمیم گرفت برای شادی مردم کارناوال‌های نوروزی در سطح شهر راه بیندازد، اما معاونت امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران استفاده از حاجی فیروز با صورت سیاه را ممنوع کرد. محمدرضا جوادی یگانه... در خراسان به حاجی فیروز جیگی جیگی ننه خانم می‌گفتند و در تهران مصرع "حاجی فیروزه، سالی یه روزه" و" ارباب خودم سامولی علیکم" را می‌خواندند که آرزو‌های شادی برای مردم می‌کند
مهریه همسر امام خمینی چه قدر بود؟ / روایت شیرین خواستگاری تا ازدواج امام از زبان همسرش
خبر آنلاین

مهریه همسر امام خمینی چه قدر بود؟ / روایت شیرین خواستگاری تا ازدواج امام از زبان همسرش

خبر آنلاین - ۲ فروردین ۱۴۰۰
 همسر امام خمینی در گفت و گویی صمیمانه با زهرا مصطفوی، فرزندشان درباره چگونگی ازدواج خود با امام اینگونه نقل کرده است: آقاجانم که پنج سال در قم بودند و ما چند بار قم رفتیم یک بار ده ساله بودم، یک بار سیزده ساله و یک بار هم چهارده ساله بودم. پدرم از... بعد از اینکه گفتند خانه مهیا شد، آقام گفت که به اینها اثاث بدهید که می‌ خواهند بروند آن خانه، اثاث اولیه مثل فرش و لحاف کرسی و اسباب آشپزخانه و دیگر چیزها مثل چراغ نفتی را فرستادند و یک ننه خانم داشتیم که دایه خانمم بود

روایت شیرین خواستگاری تا ازدواج امام از زبان همسر ایشان

باشگاه خبرنگاران - ۲ فروردین ۱۴۰۰
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، خانم خدیجه ثقفی، همسر امام خمینی در گفت و گویی صمیمانه با دکتر زهرا مصطفوی، فرزندشان درباره چگونگی ازدواج خود با امام اینگونه نقل کرده است؛  آقاجانم که پنج سال در قم بودند و ما چند بار قم رفتیم یک بار ده ساله... بعد از اینکه گفتند خانه مهیا شد، آقام گفت که به این‌ها اثاث بدهید که می‌خواهند بروند آن خانه، اثاث اولیه مثل فرش و لحاف کرسی و اسباب آشپزخانه و دیگر چیز‌ها مثل چراغ نفتی را فرستادند و یک ننه خانم داشتیم که دایه خانمم بود