اخبار هورا هورا

نمی‌توانی جلو حقیقت را بگیری؛ هیچ‌کس نمی‌تواند
خبرگزاری مهر

نمی‌توانی جلو حقیقت را بگیری؛ هیچ‌کس نمی‌تواند

خبرگزاری مهر - ۱۳ خرداد ۱۴۰۲
خبرگزاری مهر - محمدحسین بدری؛ «چه عاملی باعث شد من کاملاً لائیک و جوان بزرگ شده در شرایط هیپی‌بازی و ژیگول‌بازی آن زمان، زندگی‌ام را بگذارم که بروم خودم را بچسبانم به امام خمینی، به‌خاطر جذبه و کشش او و آن حقیقتی که در او نهفته می‌دیدم؟ روزی که امام...

افسر ارتش شاهنشاهی که رزمنده دیروز و شاعر امروز است

ایسنا - ۳ آبان ۱۴۰۱
ایسنا/همدان غلامرضا زارع سال ۱۳۲۵ در روستای داویجان از توابع بخش مرکزی ملایر در خانواده ای هفت نفره به دنیا آمد. پدرش مانند دیگر اهالی آبادی مشغول کشاورزی و باغداری بود و دوست داشت فرزندانش نیز راه او را پیش بگیرند اما غلامرضا به علت علاقه ای که به...

گفتگو در میانه ی روَیا، حسن حسام - Gooya News

گویا - ۲۴ مهر ۱۴۰۱
ـ نیکا نیکا ! مهسای ما را ندیدی ؟ ـ نه! من چهره ام له شده چشمم جایی را نمی بیند اما می دانم این جاست همین دور وُ برها ـ تو چطور مهساجان ! نیکا ی ما را دیده ای؟ او پنج بهار از تو جوانتر بود. ـ نیکای زیبا...
پرشکسته پریدن هنر ماست...
ایسنا

پرشکسته پریدن هنر ماست...

ایسنا - ۱۳ آذر ۱۴۰۰
ایسنا/خراسان رضوی من می‌گویم نمرده هم می‌شود به بهشت رفت بهشتی که در همین نزدیکی‌هاست و در آن یک‌ صد فرشته زندگی می‌کنند اما با این تفاوت که زندگی‌شان متفاوت است، اینجا مرکز رمضان است جایی که انگار شعارشان این است «پرشکسته پریدن هنر ماست»... مرکز رمضان کاشمر مکانی...  زمان خداحافظی فرار سیده بود هنوز مددجویان داخل حیاط بودند وقتی برای گرفتن چند عکس اجازه خواستم همه هورا هورا کنان شروع به ژست گرفتن کردند، اما در این بین یکی از مددجویان که پری نام داشت برخلاف سایر دوستانش خواست شعری در وصف امام رضا(ع) را برایم بخواند انگار دلش از همه کس گرفته بود با گریه شعرش را به پایان رساند وقتی تمام شد همه تا مدتی برایش دست زدند