اخبار یه پسر

۱هشدار! تحت ولایت ابلیس نروید ۲همگام با پیامبر خدا(ص) در سختی‌ها/ ماجرای خواستگاری حضرت خدیجه(س) از پیامبر اکرم(ص)/ مقام قرآنی حضرت خدیجه(س) در بیان پیامبر +تصاویر و مولودی ۳آقای مکرون هر غلطی می‌خواهی بکن ۴مراسم ۲۵ هیأت برای میلاد پیامبر(ص) ۵پیامبر(ص) چند فرزند داشتند و سرنوشت آن‌ها چه شد؟...

در مطلب او آمده بود: خانم بختیاری عزیر سلام امید که حالتون خوب باشه(هر چند من بعید می‌دونم) . خانوم جان شما دوسال پیش حسن نیت و قلب پاکتون رو به من ثابت کردین! چرا یکبار هم که شده پرده از هزار و یک اتفاق که باعث این شخصیت بی... ۲- دنبال پول بودن کار بدی نیست، دنبال هر دقیقه یه پسر بودن برای پول بله واقعا کار بدیه

زنان گردشگر برای پاسخگویی به نیاز‌‌های روح بی‌قرار و ماجراجوی خود رهسپار سفر‌ می‌شوند. برخی از آن‌ها زنانی مستقل، تحصیل‌کرده و شاغل‌اند. آن‌‌ها با پیوندزدن توانمندی‌‌‌های خود به جسارت و شجاعت، مبلغانی تمام‌عیار در عرصۀ گردشگری زنان هستند؛ اما تأسف‌بار است که در بستر کنونی جامعۀ ایران زنان، چه... پس زوج وایمیسیم، یه دختر با یه پسر

داستان‌های بسیاری بر دیواره‌های این خانه به یادگار مانده است؛ خاطراتی شکل گرفته از ۲۰۰ سال گذشته، که گاه برگرفته از اسکان جنگ‌زده‌های جنگ جهانی دوم است و گاه درباره سرپناهی است برای زنان و کودکان بی‌سرپرست؛ حالا اما همین اتاق‌ها به مامنی برای نگهداری سالمندان ارامنه در تهران... دختر کوچیکمم ازدواج کرده و یه پسر سه چهار ساله داره

کودکان جان‌باخته در قیام ژینا تا یازدهم آذر ۱۴۰۱ در جریان قیام ژینا بیش از ۷۰ کودک دو تا هفده ساله به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشته شدند. برخی از این کودکان شهره آفاق‌اند و برخی گمنام. نشریه ادبی بانگ در چارچوب یک کار کارگاهی در تلاش است...  یه بار توی خیابون یه پسر شبیه سینا رو بغل کردم

هجده تیر امسال برای نخستین مرتبه در کلن آلمان، در راهپیمایی اعتراضی پراید شرکت کردم. همین چند ماه پیش بود که لباس مشکی می‌پوشیدم و عینک آفتابی با یک ماسک بزرگ می‌زدم و در خیابان‌های تهران برای اعتراض به قتل ژینا (مهسا) امینی و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی مشتم... در محله نقاب یه پسر فوتبال دوست به صورت می‌زدم و گاهی به اجبار فوتبال بازی می‌کردم، ورزشی که هرگز بهش علاقه‌ای نداشتم و گاهی حتی ازش متنفر بودم! چون اگر بازی نمی‌کردم و می‌فهمیدن که فوتبال را دوس ندارم، مسخره می‌شدم

عاکف مینی‌بوس شنگول را می‌خرد عاکف به کتلت‌فروشی شنگول می‌رود. شنگول دلیل خوشحالی عاکف را از او می‌پرسد. عاکف می‌گوید پول زیادی به او رسیده است به خاطر همین سر کیف است. شنگول می‌گوید کاش پولی هم به من برسد تا مینی‌بوس را نفروشم. عاکف ۱۰۰ هزار لیر نقد... نباهت با خودش فکر می‌کند که آسیه پسرش را به باتلاق می‌کشاند

مهمانی تعیین جنسیت بچه‌ی شنگول اوگولجان به آیبیکه می‌گوید برک دوباره دیوانه نمی‌شود؟ آیبیکه می‌گوید به نظر می‌آید خوب شده باشد. اوگولجان هم از او حمایت می‌کند و می‌گوید خوشحالم که حالت خوب است. بعد کنار شنگول می‌روند و اوگولجان می‌گوید جنسیت بچه را فهمیده است و آیبیکه هم... نباهت با خودش فکر می‌کند که آسیه پسرش را به باتلاق می‌کشاند

آفتاب‌‌نیوز : مامانم چرا منو آورده اینجا؟ اون که خوش به حالش شد. منم مشکلی ندارم. وقتی برای من مهم نیست، چرا باید برای اون مهم باشه؟ اصلاً چرا آبرومو پیش مادر نذیر برد؟ چرا خواهرشو تهدید می‌کنه؟ چرا برادرشو کتک زده؟ من خودم رفتم پیش نذیر ما عاشق... یه پسر داشت به اسم نذیر

مامانم چرا منو آورده اینجا؟ اون که خوش به حالش شد. منم مشکلی ندارم. وقتی برای من مهم نیست، چرا باید برای اون مهم باشه؟ اصلاً چرا آبرومو پیش مادر نذیر برد؟ چرا خواهرشو تهدید می‌کنه؟ چرا برادرشو کتک زده؟ من خودم رفتم پیش نذیر ما عاشق هم بودیم.اگر... یه پسر داشت به اسم نذیر